پیامهای زیبا از عارفان تذکره الاولیاء
ــ دندانم فرسوده شد از نعمتِ حق خوردن، و زبانم از كار شد از بس شكايت كردن. (ابوالحسن پوشنگی، ص ۵۲۲)
ــ تصوّف كوتاهیِ اَمَل است و مُداومت بر عمل. (ابوالحسن پوشنگی، ص ۵۲۲)
ــ نَفْس كه به فضای توحيد رسد، هزار بار خبيثتر و مكّارتر از آن بُوَد كه در اول؛ ازآنكه در اول بسته بود و اينجا گشاده و منبسط است، و در اول از ضيقِ بشريت آلتِ خويش ساخته بود، اينجا از وسعتِ توحيد آلتِ خود سازد؛ پس از نَفْس ايمن مباش و گوش دار تا بر نَفْس ظفر يابی؛ كه شيطان در درون تو نشسته است. (حكيم ترمذی، ص ۵۲۹)
ــ تقوا آن است كه در قيامت هيچكس دامن تو را نگيرد و جوانمردی آن است كه تو دامن هيچكس را نگيری. (حكيم ترمذی، ص ۵۳۲)
ــ عزيز كسی است كه معصيت او را خوار نكرده است. (حكيم ترمذی، ص ۵۳۲)
ــ آزاد كسی است كه طمع او را بنده نكرده است. (حكيم ترمذی، ص ۵۳۲)
ــ هر كه در طريقت افتاد، او را با اهلِ معصيت هيچ انكار نماند. (حكيم ترمذی، ص ۵۳۲)
ــ هر كه از چيزي بترسد، از او گريزد و هركه از خدا بترسد، در او گريزد. (حكيم ترمذی، ص ۵۳۲)
ــ هر چه عبارت كنی به زبانِ خويش، بايد كه از حال خود عبارت كرده باشی و نباشی حكايتكننده از غيری. (عبدالله منازل، ص ۵۴۰)
ــ آدمی عاشق است بر شقاوت خويش؛ همه آن خواهد كه سببِ بدبختیِ او بُوَد. (عبدالله منازل، ص ۵۴۱)
ــ شما عاشقِ شدهايد بر خويش، و بر كسی نيز كه بر شما عاشق شده است. (عبدالله منازل، ص ۵۴۱)
ــ هر كه سايه از نفسِ خود برگيرد، عيشِ خلايق در سايۀ او بُوَد. (عبدالله منازل، ص ۵۴۲)
ــ عارف آن است كه از هيچ چيز عَجَبش نيايد. (عبدالله منازل، ص ۵۴۲)
ــ هر كه پندارد كه نزديكتر است، او به حقيقت دورتر است. (علیِ سهلِ اصفهانی، ص ۵۴۳)
ــ از وقتِ آدم تا قيامِ ساعت، آدميان از دل گفتند و میگويند و من كسی میخواهم كه به من بگويد كه دل چيست، يا چگونه است؟ و نمیيابم. (علیِ سهلِ اصفهانی، ص ۵۴۴)
ــ تا تو از شكمِ مادر بيرون آمدهای، در خراب كردنِ عمرِ خودی. (احمدِ مسروق، ص ۵۵۵)
ــ هر كه دنيا را ترك كند براي دنيا، آن علامتِ دوستیِ دنيا بُوَد. (ابوعبدالله تروغبدی، ص ۵۵۸)
منبع: تذکره الاولیاء، از عطار نیشابوری، تصحیح محمد استعلامی. انتشارات زوار. ۱۳۷۰