آرمانشهر
اگر كشوری خردمندانه رهبری شود،
ساكنانش خشنود میشوند و از دسترنجِ خود لذت میبرند.
اهالی چنین کشوری علاقهای به مهاحرت به دیگر سرزمینها ندارند؛
چراکه آنها دل به خانۀ خود بستهاند.
ممكن است در اين كشور چند درشکه و قايق وجود داشته باشد،
ولی ساکنانِ آن به دیگر سرزمینها نمیروند.
ممكن است در این کشور ابزارهای جنگي وجود داشته باشد،
ولی كسی از آنها استفاده نمیكند.
مردمانِ چنین کشوری با اشتهای کامل غذا میخورند
و از زندگی در کنارِ خانوادههای خود شادمانند.
آنها اوقاتِ فراغتِ خود را در باغها و باغچههايشان سپری میكنند
و از كمك کردن به همسايگانِ خویش لذت میبرند.
حتی اگر كشور همسايه چنان به آنها نزديك باشد كه صدای خروسها، يا پارس سگهاي آن را بشنوند،
از اين كه بدون سفر كردن به كشور همسايه، در سن پيری بميرند، کاملاً راضیاند.
بازنویسی از ایرج شهبازی
(دائو دِ چينگ، فصل هشتاد، ترجمۀ لادن جهانسوز، ص ۹۰ و ترجمۀ ع پاشایی، ص ۱۳۴)