چند پیام زیبا از ذوالنّون مصری
ــ دوست ندارد خدا را، هرکه خود را مشهور کند به دوستیِ او. (ص ۱۴۶)
ــ حق تعالی عزیز نکند بندهای را به عِزّی عزیزتر از آن که به وی نماید خواریِ نَفْسِ او را. (ص ۱۴۹)
ــ بدان که خوفِ آتش، در جنبِ خوفِ فراق، به منزلتِ یک قطرۀ آب است که در دریای اعظم اندازند. (ص ۱۵۰)
ــ عارف هر ساعتی فروتنتر بُوَد؛ زیراکه هر ساعتی نزدیکتر بُوَد. (ص ۱۵۰)
ــ آن که عارفتر است به خدا، تحیّرِ او به خدا سختتر است و بیشتر؛ از جهتِ آن که هرکه به آفتاب نزدیکتر بُوَد، به آفتاب متحیّرتر بُوَد، تا به جایی رسد که او، او نَبُوَد. (ص ۱۵۱)
ــ بندگی آن است که بنده او باشی، در همه حال، چنان که او خداوندِ توست، در همه حال. (ص ۱۵۲)
ــ توبۀ عوام از گناه است و توبۀ خواص از غفلت. (ص ۱۵۲)
ــ ذکرِ خدا غذای جانِ من است، و ثنای او شرابِ جانِ من، و حیا از او لباسِ جانِ من. (صص ۵۳- ۱۵۲)
ــ صدق شمشیر خدای است. هرگز این شمشیر بر هیچ چیز گذر نکرد، مگر این که آن را پاره گردانید. (ص ۱۵۳)
ــ توکّل از طاعتِ خدایانِ بسیار بیرون آمدن است و به طاعتِ یک خدا مشغول شدن و از سببها بُریدن. (ص ۱۵۳)
ــ هرکه دلالت نکند ظاهر او بر باطنِ او، با او همنشینی مکن! (ص ۱۵۶)
ــ هیچکس را خوار مدار، اگرچه مشرک بُوَد و در عاقبتِ او نگر؛ که تواند بود که معرفت را از تو بگیرند و بدو دهند. (ص ۱۵۷)
ــ از هرچه گذشته و از هرچه ناآمده، اندیشه مکن و نقدِ وقت را باش! (ص ۱۵۷)
منبع: تذکره الاولیاء، از عطار نیشابوری، تصحیح محمد استعلامی. انتشارات زوار. ۱۳۷۰