پیامهای عارفانه از ابوالحسن خرقانی (۳)
ــ چون به جان مینگرم، جانم درد میکند، و چون به دل مینگرم، دلم درد میکند و چون به فعل مینگرم، قیامتم درد میکند، و چون به وقت مینگرم، «تو»ام درد میکنی. (ص ۶۸۷)
ــ الهی! اگر اندامم درد کند، شفا تو دهی. چون «تو»ام درد کنی، چه کسی مرا شفا میدهد؟ (ص ۶۸۹)
ــ در همه کارها پیش طلب بُوَد، پس یافت، جز در این حدیث که پیش یافت بُوَد، پس طلب. (ص ۶۸۹)
ــ جان چون مرغی است که پری به مشرق دارد و پری به مغرب و پای به خاک و سر بدانجا که نشان نتوان کرد. (ص ۶۹۱)
ــ دوست چون با دوست حاضر آید، همه دوست را بیند، خویشتن را نبیند. (ص ۶۹۲)
ــ همنشینی با خدا کنید نه با خَلق؛ که دیدنی خداست، و دوستداشتنی خداست و آن کس که به وی نازید، خداست و گفتنی خداست و شنودنی خداست. (ص ۶۹۳)
ــ اگر خدا را به خِرَد شناسی، علمی با تو بُوَد و اگر به ایمان شناسی، راحتیی با تو بُوَد، و اگر به معرفت شناسی، دردی با تو بُوَد. (ص ۶۹۴)
ــ یک ذرّه عشق از عاَلمِ غیب بیامد و همۀ سینههای عاشقان را ببویید. هیچکس را محرم نیافت، هم به عالَمِ غیب بازگشت. (ص ۶۹۷)
ــ خدا را آنجا دیدم که خویش را ندیدم. (ص ۶۹۸)
ــ بر همه چیزی کتابت بُوَد، مگر بر آب و اگر گذر کنی بر دریا، از خونِ خویش بر آب کتابت کن، تا آنکه از پیِ تو درآید، داند که عاشقان و مستان و سوختگان از اینجا گذشتهاند. (ص ۷۰۰)
ــ عمل مانند شیر است؛ چون پای به گردنش کنی، روباه شود. (ص ۷۰۱)
ــ هرکه در زمین سفر کند، پایش را آبله افتد، و هرکه سفرِ آسمان کند، دلش را آبله پدید آید، و من سفرِ آسمان کردم، تا بر دلم آبله افتاد. (صص ۷۰۲-۷۰۱)
ــ کسی که روز به شب آورد و مؤمنی را نیازرده باشد تا شب، با پیغامبر زندگانی کرده است و اگر مؤمنی را بیازارد، آن روز خدا طاعتش را نپذیرد. (ص ۷۰۲)
منبع: تذکره الاولیاء، از عطار نیشابوری، تصحیح محمد استعلامی. انتشارات زوار. ۱۳۷۰