پیامهای عارفانه از شبلی
ــ عمری است که میخواهم با خداوندِ خویش خلوتی داشته باشم که «من» در آن میانه نباشم. (ص ۶۱۹)
ــ تکیهگاهِ من «ناتوانیِ من» است و عصاکشِ من «نیازِ من» است. (ص ۶۱۹)
ــ مرا سه مصیبت افتاده است هر یک از دیگری سختتر: مصیبتِ نخست آن است که حق از دلم برفت، سختتر آن که باطل به جای حق نشست، و سختتر از همه آن که مرا دردِ این نگرفته است که درمانِ آن بکنم و چنین آسوده خاطر نباشم. (صص ۶۲۰-۶۱۹)
ــ بارخدایا! دنیا و آخرت را به من بده، تا از دنیا لقمهای سازم و در دهانِ سگی افکنم، و از آخرت لقمهای سازم و در دهان جهودی اندازم؛ چراکه هر دو حجاباند از مقصود. (ص ۶۲۰)
ــ دل از هزار دنیا و هزار آخرت بهتر است؛ زیراکه دنیا سرای محنت است و آخرت سرای نعمت و دل سرای معرفت. (ص ۶۲۰)
ــ فاسقِ مُوَحِّد بهتر است از راهبِ زاهد. (ص ۶۲۲)
ــ دوزخی آن است که نمیتواند گردهای نان، برای خدا، به درویشی بدهد و برای هوای نَفْس صد دینار در یک مهمانی خرج میکند و نشانِ بهشتی بر خلافِ این است. (ص ۶۲۵)
ــ تصوّف ضبط حواس است و مراعاتِ اَنفاس. (ص ۶۳۱)
ــ صوفیِ حقیقی آن است که همۀ مردمان را عیال خود بیند. (ص ۶۳۱)
ــ چون حق خواهد که بلا را عذاب کند، آن را در دلِ عارف اندازد. (ص ۶۳۲)
ــ عارف به چشم میگرید، به لب میخندد، به دل میسوزد، به سر میبازد، و نامِ دوست میگوید و بر درِ او میگردد. (ص ۶۳۲)
ــ «عبارت» زبانِ علم است و «اشارت» زبانِ معرفت. (ص ۶۳۲)
ــ شریعت آن است که او را پرستی، طریقت آن است که او را طلبی، و حقیقت آن است که او را بینی. (ص ۶۳۳)
ــ برترین ذکر فراموشیِ ذاکر است در مشاهدۀ مذکور. (ص ۶۳۳)
منبع: تذکره الاولیاء، از عطار نیشابوری، تصحیح محمد استعلامی. انتشارات زوار. ۱۳۷۰
مژگان سبحان الله چه حُسن سلیقه ای درگزینش به خرچ داده اید