فرافکنی
اگر در برادر خود عیب میبینی، آن عیب در توست که در او میبینی. او همچون آیینه است. نقش خود را در او میبینی. آن عیب را از خود جدا کن؛ زیرا آنچه از او میرنجی، از خود میرنجی.
گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمهای که آب خورَد. خود را در آب میدید و میرمید. او میپنداشت که از دیگری میرمد، نمیدانست که از خود میرمد.
(فیه ما فیه، صص ۲۴-۲۳)