شرح غزل ۳۰۹۷ غزلیات شمس

مولانا

(۱) بیا بیا که شدم در غم تو سودایی
درآ درآ که به جان آمدم ز تنهایی

عجب‌عجب که برون آمدی به پرسش من!
ببین ببین که چه بی‌طاقتم ز شیدایی!

(۳) بده بده که چه آورده‌ای به تحفه مرا
بنه بنه، بنشین، تا دمی برآسایی

مرو مرو! چه سبب زودزود می‌بروی؟
بگو بگو که چرا دیردیر می‌آیی؟

(۵) نفس‌نفس زده‌ام ناله‌ها ز فُرقت تو
زمان‌زمان شده‌ام، بی رخ تو، سودایی

مجو مجو پس از این، زینهار، راهِ جفا!
مکن مکن؛ که کشد کار ما به رسوایی

(۷) برو برو که چه کژ می‌روی به شیوه‌گری!
بیا بیا که چه خوش می‌خمی به رعنایی!

واژه‌ها

بیت اول: سودایی: سودازده. دیوانه و شیدا // درآمدن: وارد و داخل شدن // به جان آمدن: (کنایه) خسته و ملول شدن

بیت دوم: پرسش: احوال‌پرسی. تفقد و دلجویی

بیت سوم: تحفه: هدیه // مرا: من را. برای من // دَم: لحظه. زمان کوتاه // برآسودن: استراحت کردن

بیت چهارم: می‌بروی: می‌روی

بیت پنجم: نفس‌نفس: لحظه‌به‌لحظه. در همۀ لحظات // فُرقت: دوری. جدایی // زمان‌زمان: در همۀ لحظات. همیشه

بیت ششم: زینهار: بدان و آگاه باش. مراقب و مواظب باش // راهِ جفا جُستن: جفا کردن. سنگ‌دلی و بی‌رحمی به خرج دادن

بیت هفتم: کژ رفتن: خرامیدن و با ناز راه رفتن // شیوه‌گری: ناز و کرشمه // خمیدن: خرامیدن و با ناز راه رفتن // رعنایی: زیبایی

(کلیات شمس، چ فروزانفر، غزل ۳۰۹۷ ؛ چاپ هرمس، غزل ۲۷۴۰)

 

شیدایی با صدای محسن چاوشی، آلبوم امیر بی گزند

 

با دیدگاهتان به اثربخشی متن کمک کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *