پیامهای عارفانه از بایزید بسطامی (۲)
ــ علامتِ آن که کسی حق را دوست دارد، آن است که سه خصلت بدو دهند: سخاوتی چون سخاوت دریا، شفقتی چون شفقتِ آفتاب و تواضعی چون تواضعِ زمین. (ص ۱۹۳)
ــ صحبتِ نیکان بهتر از کارِ نیک، و صحبتِ بدان بدتر از کارِ بد. (ص ۱۹۴)
ــ به حق نرسید، آن که رسید، مگر به حفظِ حرمت، و از راه نیفتاد، آن که افتاد، مگر از ترکِ حرمت. (ص ۱۹۶)
ــ یا چنان نمای که هستی، یا چنان باش که مینمایی. (ص ۱۹۶)
ــ هرکه را ثوابِ خدای به فردا افتد، خود، امروز عبادت نکرده است؛ که ثوابِ هر نَفَسی از مجاهدات در حال حاضر است. (ص ۱۹۶)
ــ قبضِ دلها در بسطِ نفوس است و بسطِ دلها در قبضِ نفوس است. (ص ۱۹۶)
ــ نزدیکترینِ خلایق به حق آن است که بارِ خَلْق بیش کشد و خوی خوش دارد. (ص ۱۹۷)
ــ اسبابِ دنیا را جمع کردم و به زنجیرِ قناعت بستم و در منجنیقِ صدق نهادم و به دریای ناامیدی انداختم. (ص ۱۹۹)
ــ دنیا را سه طلاق دادم و یگانه را یگانه شدم و پیش حضرت ایستادم و گفتم: بارخدایا! جز تو کسی را ندارم و چون تو دارم، همه دارم. (ص ۲۰۰)
ــ ای بسا کس که به ما نزدیک است و از ما دور، و بسا کس که از ما دور است و به ما نزدیک. (ص ۲۰۲)
منبع: تذکره الاولیاء، از عطار نیشابوری، تصحیح محمد استعلامی. انتشارات زوار. ۱۳۷۰