مولانا
(۱) گر بیدل و بیدستم، وز عشقِ تو پابستم
بس بند که بشْکستم، آهسته که سرمستم
(۲) در مجلسِ حیرانی، جانی است مرا، جانی
زآن شد که تو میدانی، آهسته که سرمستم
(۳) پیش آی دَمی، جانم! زین بیش مرنجانم!
ای دلبر خندانم، آهسته که سرمستم
(۴) ساقیِّ مِی جانان! بگْذر ز گرانجانان!
دزدیده ز رهبانان، آهسته که سرمستم
(۵) رندیّ و چو من فاشی، بر مِلّت قَلّاشی
در پرده چرا باشی؟ آهسته که سرمستم
(۶) ای مِیْ! بَتَرم از تو، من بادهترم از تو
پُرجوشترم از تو، آهسته که سرمستم
(۷) از بادۀ جوشانم، وز خرقهفروشانم
از یار چه پوشانم؟ آهسته که سرمستم
(۸) تا از خود ببریدم، من عشقِ تو بگْزیدم
خود را چو فنا دیدم، آهسته که سرمستم
(۹) هرچند به تلبیسم، در صورتِ قِسّیسم
نورِ دلِ ادریسم، آهسته که سرمستم
(۱۰) در مذهبِ بیکیشان، بیگانگیِ خویشان
باد است برِ ایشان، آهسته که سرمستم
(۱۱) ای صاحبِ صد دستان! بیگاه شد از مستان
اَحداث و گرو بِسْتان! آهسته که سرمستم
(کلیات شمس، چاپ هرمس، غزل ۱۲۶۵)
واژهها
بیت ۱: بیدل: دیوانه. عاشق // بیدست: ناتوان و عاجز // پابست: دربند. گرفتار
بیت ۴: گرانجان: شخصِ اخمو و ترشرو که حضورِ او سنگین و غیر قابل تحمل است // دزدیده: پنهانی و پوشیده
بیت ۵: ملّت: دین و مذهب // قَلّاش: کلّاش. رند // در پرده بودن: (کنایه) پنهان بودن
بیت ۸: فنا: فانی. میرا
بیت ۹: تلبیس: فریب و نیرنگ // قِسّیس: کشیش
بیت ۱۱: دستان: فریب و حیله // اَحداث: ظاهراً به معنی «مالیاتهای غیر قانونی» است (نظرِ استاد فروزانفر)
آهسته که سرمستم
شعر از مولانا
خواننده: شهرام ناظری
آهنگساز: حمید متبسم
گروه دستان