جستجو برای:
صفحه نخست
یادداشت های کوتاه
برگزیدههای متون ادبی و عرفانی
سخنرانی ها
ادبی عرفانی
ادبی روانشناختی
شرح مثنوی
ادبی جامعهشناختی
شخصیتهای ادبی و عرفانی
ادبی اخلاقی
روابط انسانی
بازخوانی کتاب
ادبی ـ فلسفی / منطقی
ادبی دینی
مطالعه و کتابخوانی
سخن آشنا
مصطفی ملکیان
آرش نراقی
عبدالکریم سروش
حمید انتظام
سروش دبّاغ
اکهارت تله
علامه طباطبایی
دکتر مجتهد شبستری
شرح ها
شرح غزلیات شمس
شرح مثنوی معنوی
شرح غزلیات حافظ
درباره نویسنده
جستجو برای:
غزل ۱۲۶۵ غزلیات شمس
شرح غزل ۱۲۶۵ غزلیات شمس
گر بیدل و بیدستم، وز عشقِ تو پابستم بس بند که بشْکستم، آهسته که سرمستم در مجلسِ حیرانی، جانی است مرا، جانی زآن شد که تو میدانی، آهسته که سرمستم
- مشاهده مطلب
۱۹ مهر ۱۴۰۳