بیماری “راضی کردن همه”
بعضی از انسانها، یا از سر خوش قلبی و بزرگواری و یا به سبب ساده دلی و نادانی و یا به خاطر ترس و نگرانی، تلاش میکنند که همیشه همه را راضی کنند. این قبیل اشخاص همواره از گفتگو و کشمکش و اختلاف گریزانند و بیهوده تلاش میکنند که اختلافها را نادیده بگیرند و یا اختلافها را از بین ببرند و به هر قیمتی محیط را از صلح و صفا آکنده کنند. چنین کسانی، از بیم ناراحت کردن دیگران و یا به خاطر پرهیز از کشمکش، چه بسا از حق خود میگذرند و درست به همین دلایل چه بسا از راه دروغ گفتن و تظاهر، بین دیگران صلح و صفا ایجاد میکنند. ناگفته پیداست که چنین رفتارهایی اگرچه در نگاه اول خیلی زیبا به نطر میرسند، اما درواقع هم به خود شخص و هم به دیگران آسیب میزند. اختلاف و کشمکش و تضاد لازمه ساختار این جهان هستند و گاه به جای زدودن یا نادیده گرفتن آنها، باید پذیرفتشان و با توجه به آنها رفتار کرد. برای اینکه بتوانیم در این مورد درست عمل کنیم، لازم است که از بیماری “راضی کردن همه” رهایی یابیم و بپذیریم که گاه اخلاقی رفتار کردن باعث رنجش دیگران میشود و غالبا به سود دیگران است که حقیقت را بدانند و رنج بکشند، تا اینکه با دروغ و نادانی حالشان خوب بشود. البته معنای این سخن آن نیست که به دیگران بی اعتنایی کنیم و درد و رنج غیر لازم به آنها وارد کنیم. اتفاقا وقتی از بیماری راضی کردن همه نجات می یابیم، بسیاری از ترسها و نگرانیهای نامعقول ما از بین میروند و آن وقت خالصانهتر و عمیقتر میتوانیم دیگران را دوست بداریم و طبق مصالح آنها عمل کنیم. شرح این ماجرا را از استاد فرزانه، مصطفی ملکیان، بشنوید.
حجم فایل :4.228 مگابایت