ایرج شهبازی
بسیاری از افراد دارای آگاهیها و اطلاعات فراوانی دربارۀ آرامش و خویشتنداری و شیوۀ رویارویی با مشکلات هستند، اما هنگام مواجهه با کوچکترین مشکلی، به موجودی ضعیف و زبون و ذلیل تبدیل میشوند و به کلی از پای درمیآیند. کم نیستند کسانی که در موقعیتی خاص میدانند که برای آنها تنها راه چاره عبارت است از صبر و حفظ روحیه، اما به هیچ وجه نمیتوانند روحیۀ خود را حفظ کنند و از نیروی صبر خویش بهره بگیرند.
باید بدانیم که ریشۀ مشکل نه در کمبود آگاهی و فقدانِ راهکار، بلکه در ناتوانی و ضعف روحی است. تمام راهکارهای مفید دنیا هم گرهی از کارِ شخصِ ضعیفی که تواناییِ به کار بستن آنها را ندارد، باز نمیکنند. برای اینکه یک وزنهبردار بتواند در یک لحظه، وزنۀ سنگینی را از زمین بکند و بالای سر ببرد، باید سالها تمرین کرده و عضلات و ستون فقرات و زانوهای خود را به تدریج نیرومند نموده باشد. محال است کسی، بدون تمرین، صرفاً با تلقین و تشویق، یا با غیرت و همّت، بتواند وزنهای سنگین را بلند کند.
به همین منوال، همه میدانیم که در برابر سختیها باید شکیبا و خویشتندار باشیم، اما درست در زمانی که به این فضیلتها نیاز داریم، نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم. راز مسئله در این است که این فضیلتها را در طول زمان باید در درون خود نهادینه کنیم و آرامآرام آنها را به خوردِ گوشت و پوست و استخوان خود دهیم. تنها در این صورت است که هنگام رویارویی با مشکلات، میتوانیم از نیروی خِرَد و صبر خود به خوبی بهرهمند شویم و با کمترین آسیب، بحرانهای زندگی را پشت سر بگذاریم.
حکیم فرهیخته، دالایی لاما دربارۀ «تقویتِ بُنیۀ روحی» چنین میگوید:
«در راه شادی، همواره موانعی وجود دارد، اما در ما این توانایی هست که در عین روبهرو شدن با موانع، با شادمانی زندگی کنیم. بخش بزرگی از دردهای ما ناشی از نحوۀ برخوردِ ما با این موانع، و نه خودِ موانع است؛ پس ریشۀ درد در ذهن و قلب خود ماست. درست همانطور که بنیۀ قوی بدن شما را از میکروبها و ویروسهای بیماریزا حفظ میکند، ایمنیِ روحی هم ذهن شما را در شرایطی نگه میدارد که افکار و احساسات منفی، مانند خشم، کینهتوزی، بددلی، حسادت و مانند آنها، به آسانی به آن راه پیدا نکنند.
به عبارت دیگر، اگر بنیۀ کسی قوی باشد، وقتی ویروسی به بدنش میرسد، مریض نمیشود، اما برای آن کس که وضعِ مزاجیِ خوبی ندارد، ممکن است حتی یک ویروس ساده هم خطرناک باشد. به همین ترتیب اگر بنیۀ روحی شما قوی باشد، وقتی مشکلی پیش میآید، ممکن است پریشان شوید، ولی پریشانی شما چندان طول نمیکشد و سریعاً بر خود مسلط میشوید، اما اگر وضع سلامت روحی شما خوب نباشد، حتی پریشانیهای کوچک و مشکلات پیشپاافتاده هم درد و رنجِ بسیاری را برای شما ایجاد میکنند و باعث میشوند بترسید، نگران شوید و غصه و ناامیدی و خشم و ستیزهجویی به سراغتان بیاید.
خیلیها دلشان میخواهد دارویی پیدا کنند که ترس و دلهره را از آنها دور کند و در زمان کوتاهی آنها را به آرامش برساند، ولی چنین دارویی وجود ندارد. تنها راهِ رهایی از غمها و رنجها این است که به مرور زمان، سیستمِ ایمنیِ روحیِ خود را تقویت کنیم و ذهن خود را پرورش دهیم. خیلی وقتها پیش میآید که از من سراغ بهترین و کوتاهترین راه حل را میگیرند، اما چنین چیزی وجود ندارد. ما یا باید بهترین راه را در پیش بگیریم، یا کوتاهترین راه را. این دو با هم جمع نمیشوند. بهترین راهِ اجتناب از رنج تقویتِ بنیۀ روحی است، اما این کار به زمان نیاز دارد.
ما انسانها در برخورد با مشکلات، در لایههای مختلفی واکنش نشان میدهیم؛ در اولین لایه، تحت عنوان لایۀ منطق، میپذیریم که مشکلی بسیار جدّی پیش آمده و باید با آن روبهرو شویم، اما همزمان، در لایهای عمیقتر، در لایۀ احساسات، قادریم آرامش خود را حفظ کنیم؛ درست مثل دریا که در رویارویی با طوفان، در سطح خود، پر از موج میشود، اما در عمق خود، دارای متانت، سنگینی و آرامش است. اگر یاد بگیرید بنیۀ روحی خود را بسازید، میتوانید به این حالت برسید».
(کتاب شادی، از دالایی لاما و اسقف دزدموند توتو، با همکاری دوگلاس آبرامز، صص ۱۰۳ – ۱۰۱)
* ترجمه را بازنویسی کردهام. پژوهشگرانی که قصد ارجاع به این متن را دارند، لطفاً به متن اصلی مراجعه کنند، ایرج شهبازی
ــ دالایی لاما و اسقف دزدموند توتو، با همکاری دوگلاس آبرامز (۱۳۹۷). کتاب شادی؛ شادمانی استوار در دنیای ناپایدار. ترجمۀ شهرۀ میرعمادی. تهران: نگاه.