گفتگوی همدلانه

گفتگوی همدلانه

استفان کاوی

یکی از مهمترین ویژگی‌های انسان‌های مؤثر و موفق “گفتگوی همدلانه” است. مهم‌ترین مطلب در اینجا آن است که یک رابطه زمانی موفقیت‌آمیز خواهد بود که هریک از دو طرف رابطه بکوشند موقعیت و وضعیتِ طرفِ مقابل را آنگونه که هست درک کنند و آنگاه از او انتظار داشته باشند که متقابلاً طرف مقابلِ خود را درک کند؛ به عبارت دیگر یک گفتگو زمانی به ثمر می‌نشنید که هریک از دو طرف گفتگو، سخنِ مخاطبِ خود را دقیقاً آنگونه که بیان می‌شود، بشنوند، نه آنگونه که خود می‌خواهند. در روابطِ ناقص و نادرست، انسان‌ها قبل از فهمِ دقیقِ سخنان دیگران و پیش ار تشخيصِ مشكلات و مسائل آنها، بر اساس ويژگی‌ها، تجربه‌ها، خواسته‌ها و آموزش‌های شخصی خود، به تجويز می‌پردازند و راه حل توصيه می‌كنند، به عبارت ديگر غالب انسان‌ها تمايل دارند كه اوضاع و شرايط ديگران را بر اساس عقايد، انديشه‌ها، توانايی‌ها و عواطف خويش بسنجند و آنگاه به داوری و ارائۀ راه حل بپردازند.

۱) درست شنیدن
اینجاست که «درست شنیدن» اهمیت فراوانی می‌یابد. ما در آموزش‌های خود، راجع به همۀ فنون ارتباطي مانند سخن گفتن، نوشتن، خواندن و نظایرِ آنها چيزهای فراوانی می‌آموزيم، اما در مورد «شنيدن» و گوش دادن كمتر چيزی می‌آموزيم. افراد بسيار كمی هستند كه می‌توانند عميقاً به سخنان ديگران گوش دهند و همه چيز را از دريچۀ چشم آنها ببينند. براي برقرار كردن يك ارتباط مؤثر بايد نخست از دركِ صحيحِ سخنان طرف مقابل آغاز كرد. اين كار از راهِ همدلی عميق و درکِ واقعیِ طرف مقابل انجام می‌پذیرد. برای درکِ بهتر این موضوع، خوب است که با «سطوحِ گوش دادن» آشنا شویم. سطوحِ گوش دادن از این قرارند: ۱) ابداً به محتوای سخن ديگران توجه نكردن، ۲) تظاهر به گوش دادن، ولي متوجه چيزی ديگر بودن، ۳) تحريف كردن سخنان طرف مقابل از راه گزينشِ مطالبِ دلخواه، ۴) گوش دادن به قصد پاسخ دادن، ۵) گوش دادن بر اساس تجربيات و دانايی‌های خود (قياس به نفس)، ۶) گوش دادنِ همدلانه و دنيا را از دريچۀ چشم طرف مقابل ديدن. نیک روشن است که از میان این شش سطحِ گوش دادن، تنها ششمین سطح است که در یک رابطۀ سالم وجود دارد.

۲) راه‌های دستیابی به گفتگوی همدلانه
با توجه به نکات بالا، روشن شد که گفتگوی سالم و رابطۀ درست آن است که بر پایۀ «شنیدنِ همدلانه» استوار باشد. اکنون پرسش این است که چگونه می‌توانیم یک گفتگوی همدلانه داشته باشیم؟ برای برقراریِ یک رابطۀ مبتنی بر همدلی، باید بکوشیم که طرف مقابل را در موضع دفاعی قرار ندهیم؛ زیراکه قرار گرفتنِ هریک از طرفینِ گفتگو در حالت دفاعی، گفتگو را بُن‌بست می‌کشاند. گذشته از این باید بکوشیم از طريق صداقت و خوش‌بيني و سعۀ صدر و آسان‌گيري، اعتمادسازی کنیم. اين كار سبب می‌شود كه بتوانیم در كنار هم، با صدای بلند، فكر كنيم و از ظاهرسازی و پنهان‌كاری پرهيز نماييم. پس از بیرون آوردنِ طرف از حالت دفاعی و نیز بعد از اعتمادسازی، نوبتِ «گوش كردنِ همدلانه» فرامی‌رسد. بيشتر افراد با نيتِ پاسخ دادن گوش می‌كنند و به اين ترتيب در تمام مدت گفتگو، در حال تدارکِ پاسخ برای طرف مقابل هستند. اين مسأله سبب می‌شود كه «گفتگوی مرده»، يا تک‌گويیِ درونی اتفاق بيفتد و هركسي با خودش حرف بزند و دو طرف صدای هم را نشنوند. گوش كردنِ ناشي از همدلی يعنی اينكه سخنان دیگری را آنگونه كه او می‌گويد، بشنويم، نه آنگونه كه خود می‌خواهيم. چنانچه بتوانیم گفتگویی این‌چنین همدلانه داشته باشیم، به درستی مشکلات و مسائل دیگران را تشخیص می‌دهیم و آنگاه می‌توانیم به ارائۀ راه حل بپردازیم. لازم است که در اینجا به تفاوتِ «همدلی» و «همدردی» توجه کنیم. مردم عموماً همدردی را بر همدلی ترجيح می‌دهند؛ چراكه از اين طريق احساس آرامش و امنيت و استقلال می‌كنند، اما همدلی به معنی همدردی نيست؛ زيراكه ممكن است پس از عميقاً گوش كردن به سخن كسی و درکِ درستِ مقصود او، با او مخالفت كنيم؛ لذا همدلی لزوماً به معنای موافقت با دیگران نیست.

۳) استفاده از قلب و چشم در گفتگو
نکتۀ دیگری که در گفتگوی همدلانه اهمیت دارد، این است که برای به دست آوردنِ رابطۀ درست، باید غير از گوش دادن به كلمات و فهميدن معنای آنها، به رفتارهای غيركلامی و زبان بدنِ طرف مقابل نیز توجه کنیم و افزون بر این بکوشیم به احساساتِ نهفته در پشت كلمات و رفتارها توجه كنیم. برای چنین کاری باید در كنار گوش، از چشم‌ها و قلب نيز ياری گرفت.

۴) قیاس به نفس
در نقطۀ مقابل گوش دادن همدلانه، گوش دادن همراه با قياس به نفس (فرافکنی) وجود دارد. قياس به نفس چهار نوع برخورد را وارد روابط ما مي كند: ۱) ارزش‌داوری (مخالفت و موافقت)، ۲) بازجويی، ۳) اندرزگويی، ۴) تعبير و تفسير. اين برخوردها سبب می‌شوند كه رابطه به بن‌بست برسد و فاصلۀ افراد از هم زياد شود. هرگاه یکی از دو طرف رابطه، به شکل افراطی به «نصیحت کردن»، «سرزنش کردن» و «قضاوت کردن» بپردازند، درِ رابطه را برای همیشه بسته‌اند و دیواری بلند بین خود و طرف مقابل پدید آورده‌اند.

۵) تمرین‌هایی برای درونی كردن گوش دادنِ همدلانه
روشن است که گفتگوی مبتنی بر همدلی یک مهارت بسیار مهم است و باید با صرف وقت فراوان آن را آموخت و در عمل آن را ورزید و درونی کرد. برای این منظور می‌توانیم از روش‌های زير استفاده كنیم: ۱) استفاده از مضمون تقليدی (تكرار سخنان طرفِ مقابل با اندکی تغيير)، ۲) بيان كردن محتوای سخنان طرفِ مقابل در قالب الفاظ ديگر، ۳) انعكاس احساساتِ طرف گفتگو كه در وراي سخنان او قرار دارند، ۴) بيان احساسات و محتوا در قالب الفاظ ديگر.

۶) شفابخش بودنِ گفتگوی همدلانه
گوش كردن توأم با همدلی بسيار شفابخش و آرام‌كننده است و باعث شادی و نشاط طرف مقابل می‌شود. يكی از مسائل مهم در قلمرو انگيزه‌های انسانی این است كه نيازهای برآورده‌شده دیگر نمی‌توانند انگيزه و حرکتی در انسان ایجاد کنند؛ به عبارت ديگر وقتی كه يک نياز برآورده شود، ديگر نيرويی براي تحرک بخشيدن به آدمی ندارد و اين نيازهای ارضانشده هستند كه سبب تجرّک و جنبش و اضطراب می‌شوند؛ برای نمونه مادام که شخص گرسنه است، گرسنگی او را می‌آزارد و سبب می‌شود که در درون خود احساس ناراحتی داشته باشد، ولی به محض اینکه شخص غذا می‌خورد و سیر می‌شود، آرامش می‌یابد و دیگر به غذا فکر نمی‌کند. این اتفاقی است که در روابط انسانی بسیار رخ می‌دهد. وقتی که یکی از دو طرف رابطه احساس می‌کند سخنش شنیده نمی‌شود و مشکلش درک نمی‌شود، به شدت آزرده‌خاطر می‌شود، ولی هنگامی که روح كسي بر اثر تفاهم و همدلی و درک و محبت سيراب شد، ديگر غم و اندوهي ندارد و آرامش پیدا می‌کند. به اين ترتيب گوش دادنِ همدلانه چه بسا سبب شادابی و تغذيۀ روح می‌شود. هنگامی که کسی به درستی شنیده شود، غالباً چنان خشنود می‌شود که دیگر هیچ توقعی از رابطه ندارد و در گفتگو به دنبال سودی دیگر نمی‌گردد؛ آری گفتگوی همدلانه شفابخش است.

(هفت عادت مردمان مؤثر، از استفان کاوی، ترجمۀ محمدرضا آل یاسین، صص ۲۸۴-۲۵۶)

خلاصه سازی و بازنویسی از ایرج شهبازی

با دیدگاهتان به اثربخشی متن کمک کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *