قدرتِ واژه

قدرتِ واژه

سخن گفتن یکی از شگفت‌آورترین توانایی‌های انسان است و هر چه در ستایش آن سخن بگوییم، کم است. اگر زبان در زندگی بشر وجود نداشت، بی گمان هیچ رشد و پیشرفتی هم برای او رخ نمی‌داد. زبان از بزرگ‌ترین موهبت‌هایی است که نصیب انسان شده است و بسیاری از فضیلت‌های اخلاقی به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط زبان محقق می‌شوند. با این حال همین زبان است که زیان‌های جبران‌ناپذیری را به زندگی انسان وارد می‌کند. بسیاری از جنگ‌های ویرانگر و نزاع‌های خونین به سبب یک جملۀ کوچک پدیده آمده و زندگی‌های فراوانی را بر باد داده‌اند. زبان همان قدر که سازنده و رشددهنده و آرامش‌بخش است، ویرانگر و تباه‌کننده و پریشان‌ساز نیز هست.

استاد تامس مور دربارۀ قدرتِ واژه‌ها چنین می‌گوید: «باید مواظب واژه‌هایتان باشید؛ چون آنها می‌توانند بیش از آن‌چه قصد دارید، نیرومند باشند. واژه‌ها هم می‌توانند کمک‌ کنند و هم می‌توانند آسیب بزنند. البته راهی وجود ندارد که در هر موردی بدانیم چه واژه‌ها و عبارت‌هایی آکنده از معنا هستند، اما اگر در گزینش واژه‌ها احتیاط کنیم، بسیار سودمند است. کوچک‌ترین داوری یا انتقادی ممکن است برای کسی که به او کمک می‌کنید، درهم‌کوبنده باشد؛ برای مثال بدانید که حتی کمترین اظهارِ عشق، یا نبودِ تأیید می‌تواند تاثیری بسیار فراتر از قصد شما داشته باشد.

واژه‌ها صرفاً واژه‌هایی از فرهنگ لغت نیستند. آنها بیشتر مانند بستۀ بمب ساعتی‌اند که در لحظۀ مناسب آمادۀ انفجارند. این نیرو می‌تواند منبعی سازنده باشد و نیز می‌تواند همه چیز را ویران کند. نکتۀ اصلی این است که مواظب واژه‌ها باشید و آنها را هنرمندانه به کار بگیرید. بدانید که واژه‌ها همیشه کاری را که شما می‌خواهید، انجام نمی‌دهند. آنها تا اندازه‌ای زندگی خودشان را دارند. چنان‌چه نسبت به واژه‌ها بی‌توجه باشید و بدون فکر واژه‌های نیرومند را به کار ببرید، در معرض این خطر قرار می‌گیرید که بخشی از ظرفی را که در حال ساختنش هستید، بشکنید. ما حتی در کاربرد واژه‌هایی مانند سلام و خداحافظی هم باید دقت کنیم؛ چراکه یک جملۀ معمولی‌ می‌تواند حاصلِ یک ساعت کار را خراب کند».
(روح‌درمانی، از استاد تامس مور، ترجمۀ استاد محمدرضا سلامت، صص ۱۲۴ – ۱۲۲)

مولانا هم زبان را رنج بی‌درمان و گنج بی‌پایان می‌خواند. به نظر او زبان با هزار زحمت خرمنی فراهم می‌آورد و خود آتش در آن می‌افکند و نابودش می‌کند. بدون زبان زندگی بشر فروغ و رونقی ندارد و از سوی دیگر همین زبان است که زندگی بشر را در تاریکی غرق می‌کند:

ای زبان! تو بس زیانی مر مرا
چون تویی گویا، چه گویم من تو را؟
ای زبان! هم آتش و هم خرمنی
چند این آتش در این خرمن زنی؟
ای زبان! هم گنجِ بی‌پایان تویی
ای زبان! هم رنج بی‌درمان تویی
هم صفیر و خدعۀ مرغان تویی
هم اَنیسِ وحشتِ هجران تویی
(مثنوی، دفتر اول، از بیت ۱۶۹۹ تا بیت ۱۷۰۲)

توجه به قدرت کلمات باعث می‌شود آگاهانه‌تر و محتاطانه‌تر حرف بزنیم و بر روی تک‌تک کلماتی که به کار می‌بریم، بیشتر دقت کنیم.

✅ متن ترجمه‌ی کتاب روح‌درمانی، را اندکی تغییر داده‌ام. کسانی که قصد دارند این مطلب را در یک نوشتۀ معتبر نقل کنند، حتماً به متن اصلی مراجعه نمایند.

ایرج شهبازی، پانزدهم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴

با دیدگاهتان به اثربخشی متن کمک کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *