قدرت‌نمایی

قدرت‌نمایی

یکی از پدیده‌های جالب در دنیای انسانی، «قدرت‌نمایی» است. قدرت‌نمایی یعنی این‌که شخص به روش‌های مختلف، خود را به رخ دیگران دیگران می‌‌کشد و نمایش قدرت می‌دهد. این قدرت‌نمایی به روش‌های مختلف انجام می‌گیرد: رجز خواندن، لاف زدن، ادّعا کردن، مدارک و تقدیرنامه‌ها و دیگر نشانه‌های موفقیت خود را به شکلی اغراق‌آمیز به دیگران نشان دادن، افتخارات و پیروزی‌های خود را در کوی و برزن جار زدن، افتخار کردن به کثرتِ دوستان و طرفدارانِ خود، پنهان کردنِ نقاط ضعف و کاستی‌ها و عیب‌های خود، کوچک کردنِ دستاوردها و افتخاراتِ دیگران، تحقیر و توهین روا داشتن نسبت به دیگران و نظایر آنها.

لازم است مبحثی در روان‌شناسی تأسیس شود با عنوان «روان‌شناسیِ قدرت‌نمایی» و با روش‌های علمی دربارۀ علل و اسبابِ این پدیده در افراد تحقیق و مطالعه شود. من بی آن‌که در این زمینه تأمل و تحقیقی داشته باشم، بر این باورم که «قدرت‌نمایی، ضعفِ بزک‌کرده است»؛ یعنی این ناتوانی و نقص و حقارت و ترس است که خود را می‌آراید و به شکل قدرت‌نمایی عرضه می‌کند. ازاین‌رو می‌توان گفت کسی که به شکلی افراطی به نمایش قدرت روی می‌آورد و نقاطِ قوّتِ موجود و موهومِ خود را به رخ دیگران می‌کشد، درواقع شخصی حقیر و ناتوان است. او برای آنکه حقارت و ضعف خود را پنهان کند، از راهِ قدرت‌نمایی وارد می‌شود. کسی که در ذات خود، بزرگ است و از بزرگی خود آگاهی دارد، هیچ نیازی نمی‌بیند که بزرگی‌ها و عظمت‌هایش را بر سر کوی و برزن جار بزند. چنین کسی با اعتماد و آرامش زندگی می‌کند و حتی اگر دیگران بزرگی‌ او را نبینند، خم به ابرو نمی‌آورد. اما کسی که به خود اعتماد ندارد، از طریق قدرت‌نمایی و تحقیر دیگران، احساس قدرت می‌کند و آرامش و اعتماد به دست می‌آورد.

این معنا در سخنی از امام صادق نیز آمده است: «هیچ کس تکبّر و گردن‌کشی نمی‌کند، مگر به سبب ذلّتی که در درون خود می‌یابد» (میزان الحکمه، ج ۸، ص ۳۱۰). شاید معنای اینکه در روایات اسلامی آمده است که «متکبران بر صورت مورچه محشور می‌شوند» (همان، ص ۳۱۸) این باشد که افراد متکبر و خودبزرگ‌بین درواقع حقیر و ذلیل‌اند و باطنی مورچه‌وار دارند و نیاز آنها به قدرت‌نمایی نیز دقیقاً از همین احساس خواری و حقارت سرچشمه می‌گیرد.

آنچه دربارۀ قدرت‌نمایی افراد گفتیم، دربارۀ قدرت‌نماییِ نظام‌های سیاسی نیز صادق است؛ بنابراین در کنار «روان‌شناسیِ قدرت‌نمایی»، لازم است از «جامعه‌شناسی قدرت‌نمایی» نیز سخن به میان آید. نظام‌های سیاسی نیرومند که به توانایی‌ها و سرمایه‌های خود اعتماد دارند، معمولاً اهل قدرت‌نمایی و رجزخوانی نیستند، اما حکومت‌های ضعیف که به خود و به مردم خود و به جهان اطراف خود اعتماد ندارند و در درون عمیقاً و شدیداً احساس ناامنی و ناتوانی و ترس دارند، از هر فرصتی برای نمایش قدرت استفاده می‌کنند.

با دیدگاهتان به اثربخشی متن کمک کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *