معرفی کتاب دربارۀ مولانا (۴)
سرِّ نی؛ نقد و شرح تحلیلی و تطبیقی مثنوی
از دکتر عبدالحسین زرینکوب. انتشارات علمی، ۱۳۹۴، چاپ چهاردهم.
خوب است که همین اولِ کار بگویم که به نظر من برترین اثر علمی دربارۀ مثنوی مولانا، همین کتاب «سرِّ نی» است؛ یعنی اگر من بخواهم از میان صدها کتاب و مقاله و پایاننامه که دربارۀ مولانا نوشته شده است، تنها یک اثر را برگزینم، بدون تردید تا این لحظه، «سرِّ نیِ» استاد زرینکوب را برمیگزینم و به جد بر آنم که هرکس این دو جلد کتاب را با دقت تمام، دست کم سه بار، بخواند، از بسیاری از پژوهشها دربارۀ مولانا بینیاز خواهد شد. دکتر زرینکوب، در این کتاب تا حد زیادی به کُنه اندیشههای مولانا دست یافته و مولانا را آنچنان که هست، شناخته است. فهم دقیق و عمیق، همدلی با متن بدون تعصب، جامعنگری و نگارش علمی از جمله ویژگیهایی هستند که «سِرِّ نی» را در صدر مطالعات مربوط به مولانا مینشانند.
سرِّ نی در دو جلد به چاپ رسیده است. جلد اول یازده فصل و جلد دوم پنج فصل دارد. عنوانهای فصول شانزدهگانۀ این کتاب که هریک مصراعی از نینامه را در پیشانی خود دارند، از این قرارند:
۱) مثنوی در نینامه: این فصل خلاصهای از مطالب مثنوی است. مقدمههای منثور و منظومِ مثنوی و نیز خلاصه و نتیجۀ بسیاری از داستانهای مثنوی در این فصل بررسی شدهاند. نکتۀ مهم در این فصل آن است که مؤلف کوشیده است رشتۀ نامرئیِ یک ایدۀ اصلی را که در نینامه به اجمال آمده و در مثنوی گسترش یافته است، در سراسرِ مثنوی ردیابی کند و طرحی از ساختارِ مثنوی به دست بدهد. برای آشنایی با چهارچوبِ کلیِ مثنوی، این فصل گفتنیهای فراوانی دارد.
۲) مولانا و یاران: این فصل خلاصهای دقیق و تحلیلی از زندگینامۀ مولانا، از آغاز تا پایان است و در آن مطالب ارزشمندی دربارۀ خانوادۀ مولانا، رابطۀ او با برهان الدین محقق، شمس تبریزی، صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلپی آمده است.
۳) با جمع مستمع: به نظر دکتر زرینکوب، مهمترین ویژگیِ سبکیِ مثنوی «بلاغت منبری» است. مولانا به خاطر شغلِ خانوادگیاش که «وعظ» بوده، به خوبی توانسته است، سبک و سیاق سخن گفتنِ واعظان را در مثنوی به کار بگیرد. در این فصل چهارده ویژگیِ مهمِ بلاغت منبری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
۴) زبانِ بیزبانان: این فصل به ویژگیهای زبانی و سبکیِ مثنوی اختصاص دارد و در آن راجع به خصوصیاتِ صرفی و نحوی مثنوی بحث شده است.
۵) قافیهاندیشی: این فصل دربارۀ هنرِ شعریِ مولانا بحث کرده و به مسائلی مانند توجه مولانا به شاعران ایرانی و عرب و تأثیرپذیریِ او از آنها و نیز به ویژگیهای بلاغی مثنوی پرداخته است.
۶) قصّۀ نی: این فصل راجع به شیوۀ قصهگوییِ مولانا و مآخذِ قصهها و تمثیلات مثنوی و رمزگشایی از آنها بحث کرده است.
۷) در قلمرو وحی: این فصل به معرفیِ رابطۀ مولانا با قرآن کریم و تأثیرپذیریِ او از قرآن اختصاص دارد.
۸) از مشکاتِ نبوّت: این فصل از تأثیر احادیثِ نبوی در مثنوی سخن به میان آورده است.
۹) مقالات و دلالات: این فصل به مقایسۀ سخنان و نظرات مولانا با سخنان و نظرات فیلسوفان، متکلمان و عرفایی نظیر صدرالدّین قونوی، ابن عربی، بهاءولد، محقق ترمذی و شمس تبریزی اختصاص دارد و نیز دربارۀ نظرات مولانا راجع به منطق، فلسفه وکلام و همچنین درمورد حُکَمای یونانی و مسلمان از قبیل جالینوس و ابن سینا و فخر رازی بحث کرده است.
۱۰) عشق و معرفت: این فصل همانگونه که از نامش پیداست، دربارۀ نظرات مولانا راجع به عشق و اندیشه و شناخت سخن گفته است.
۱۱) عالَم در انسان: این فصل به بررسیِ جایگاه و شأنِ انسان در عالم هستی، مراتب عالم وجود، صورت و معنی، سببسازی و سببسوزی و جبر و اختیار اختصاص دارد.
۱۲) انسان در عالَم: این فصل درموردِ مسائلی از قبیل «روح، نفس و قلب» اختصاص دارد و به زیبایی دربارۀ نظرات مولانا راجع به «تزکیۀ نفس و تصفیۀ باطن» بحث کرده است و سخنان دقیق و عمیقی دربارۀ «گناه و غفلت و حکومت» دارد.
۱۳) با شمع شریعت: این فصل دربارۀ نظرات مولانا راجع به شریعت و رابطۀ آن با طریقت بحث کرده است.
۱۴) در جادۀ طریقت: در این فصل بحثهای خوبی دربارۀ «منازل سلوک، نقد صوفی، سماع، خرقه، خانقاه، نقد تصوفِ نظری، اهمیت پیر در سلوک عرفانی، ادب، مجاهده با نفس، ذکر، همّت، جذبه، طلب، فقر و دریوزه وجود دارد.
۱۵) مقصد حقیقت: این فصل دربارۀ خداشناسیِ مولانا، فنا، وحدت وجود، وصال و نظایر آنها سخن گفته است.
۱۶) سخن کوتاه؛ خاتمه: این فصل دربارۀ پایان مثنوی، خاموشیِ مولانا، سرنوشت فرقۀ مولویه پس از مولانا، تأثیرگذاری مولانا بر بزرگانِ پس از خود، مانند حافظ و جامی و نیز درمورد شروح مثنوی سخن میگوید.
همۀ این مباحثِ مهم در ۷۷۷ صفحه مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند و پس از این تا پایان کتاب، یعنی تا صفحۀ ۱۱۵۸، یادداشتها و فهرستهای بسیار سودمندی قرار گرفته است که به خوبی پیداست که با دقت و حوصلۀ فراوان فراهم آمدهاند و برای پژوهشگران بسیار ارزشمندند. به نظرم، از این میان، دو بخش «یادداشتها» و «راهنما» از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند و حقیقتاً بسیاری از دشواریهای مثنوی را حل میکنند. امیدوارم روانِ تابناکِ دکتر زرینکوبِ بزرگ، غرق نور و سرورِ جاودانه باشد. از شما خواهش میکنم این کتاب یگانه را بارها و بارها بخوانید و مطالبِ آن را به خوبی هضم و جذب کنید.