منابع دست اول عرفان اسلامی، مکتب خراسان
همانگونه که در یادداشت پیشین گفتیم، در همۀ رشتههای معارف بشری، تعداد منابع دست اول بسیار اندک است و دیگر تحقیقات همه از درون همین منابع سر بر میآورند و خوب است که ما هم برای استفادۀ بهتر از اوقاتِ شریفِ خود، مستقیماً به سراغ همین منابع برویم و عمرِ عزیز را بر سرِ منابع دست دوم و دست سوم تلف نکنیم. درمورد عرفان اسلامی، مکتب خراسان نیز همینگونه است و تعداد منابعِ اصلی در این حوزه بسیار محدود است و کسی که این منابع را به دقتِ تمام بخواند و آنها را نیک بیاموزد، از بسیاری از کتابها و مقالات بینیاز خواهد شد. نامهای این منابع، به ترتیب تاریخی، تا قرن هفتم، از این قرار است:
۱) شرح تعرف، از مستملی بخاری، تصحیح محمد روشن
۲) کشف المحجوب، از هجویری، تصحیح محمود عابدی
۳) ترجمۀ رسالۀ قشیریه، به تصحیح بدیع الزمان فروزانفر
۴) احیاء علوم الدین، از محمد غزالی، تصحیح حسین خدیو جم
۵) تمهیدات، از عین القضاه همدانی، تصحیح عفیف عسیران
۶) حدیقه الحقیقه، از سنایی غزنوی، تصحیح مدرس رضوی
۷) اسرار التوحید، از محمد بن منور، تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی
۸) منطق الطیر، از عطار نیشابوری، تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی
۹) مصیبتنامه، از عطار نیشابوری، تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی
۱۰) تذکره الاولیاء، از عطار نیشابوری، تصحیح محمد استعلامی
۱۱) معارف بهاء ولد، به تصحیح بدیع الزمان فروزانفر
۱۲) عوارف المعارف، از سهروردی، به تصحیح قاسم انصاری
۱۳) مقالات شمس تبریزی، به تصحیح محمدعلی موحد
۱۴) مرصاد العباد، از نجم الدین رازی، به تصحیح محمدامین ریاحی
۱۵) مثنوی معنوی، از مولوی، به تصحیح نیکلسون
۱۶) دیوان شمس تبریزی، از مولوی، به تصحیح بدیع الزمان فروزانفر
با اطمینانی نسبی میتوان گفت که هرکس این شانزده کتاب را با دقت تمام بخواند و مطالبِ آنها را کاملاً بیاموزد، از هزاران کتاب و مقاله و پایاننامهای که دربارۀ عرفان خراسان نوشته شده و نوشته میشود، بینیاز خواهد شد. مطالعۀ دقیق این منابع شانزدهگانه شخص را به مقام بلندِ «نظر» برمیکشد و او را در جایگاه نقد و داوری قرار میدهد.