دل به دل راه دارد (۲)

دل به دل راه دارد (۲)

یکی از مهم‌ترین نتایجِ بحثِ «بازتابِ احساسات و اندیشه‌های انسان‌ها در یک‌دیگر» این است که قرار گرفتن در کنارِ انسان‌های مؤمن، نیک‌نهاد، خیرخواه و جدّی، ناخواسته باعث می‌شود که نیرو و نشاطِ انسان، در کارهای نیک، افزایش یابد و از بی‌حالی و افسردگیِ او کاسته شود. حضور در جمع، به ويژه اگر آن جمع دوستانه و صميمانه باشد، نيروهاي نيكوي آدمي را دوچندان مي‌كند و او را در تحمل دشواري‌هاي سلوك نيرومند مي‌سازد. به خاطر همين ملاحظات است كه مولوي «صحبت» را بر «خلوت و عزلت» ترجيح مي‌دهد و زندگي در ميان دوستان شفيقِ صادق را از خلوت‌نشيني برتر مي‌داند. جالب اینجاست که مولوي (مثنوی، د۶/ ب۵۱۷-۵۱۲) بر این باور است که حتی حيوانات نيز از كار گروهي بيشتر لذت مي‌برند و بهتر کار می‌کنند:

آنكه تنها در رهى او خوش رَوَد
با رفيقان سيرِ او صد تو شود

با غليظی، خر ز ياران، اى فقير!
در نشاط آيد، شود قُوَّت‌پذير

هر خرى كز كاروان تنها رَوَد
بر وى آن ره از تَعَب صد تو شود

چند سيخ و چند چوب افزون خورَد
تا كه تنها آن بيابان را بُرَد

مر تو را مى‏گويد آن خر، خوش شنو:
گر نه‌اى خر، همچنين تنها مرو!

آنكه تنها خوش رود اندر رصد
با رفيقان بی‌گمان خوش‌تر رَوَد

يكي از آثار حضور در جمع «آسان‌سازي اجتماعي» است؛ يعني آدمي در حضور ديگران نيرويي تازه مي‌يابد و كارهاي خود را آسان‌تر انجام مي‌دهد. درست به همین دلیل است که ورزشکاران در مسابقات، رکوردهای بالاتری را ثبت می‌کنند و تلاشِ بیشتری از خود نشان می‌دهند و افراد در حضور دیگران، بهتر مسائل را حل می‌کنند. دربارة عللِ اين امر تاكنون تحقيقات گوناگوني انجام شده است و در هر صورت ثابت شده است که حضورِ ديگران سبب مي‌شود كه آدمي نيرويي دوچندان براي انجام كارهاي مختلف بيابد (زمینۀ روان‌شناسیِ هیلگارد، صص ۶۳۴-۶۳۳). شور و شوقِ فردي جدي و كوشا در فردي تنبل و ناآگاه بازمي‌تابد و او را به كوشش و جديت مي‌كشاند. همین نکتۀ دقیق باعث می‌شود که مولوی پیروی از انسان‌های بزرگ و اولیای خدا را در اوایل سلوک، مُجاز بداند؛ زیرا که سالک ضعیف و ناتوان با قرار گرفتن در کنارِ انسان‌های بزرگ، بازتابِ اندیشه‌های والا و احساساتِ متعالیِ آنها را در خود می‌یابد و اندک‌اندک کمال می‌یابد. به تعبیرِ زیبای مولانا (مثنوی، د۲/ ب۵۶۸-۵۶۶) سالکِ مقلّد باید از یارانِ معنویِ خود عکس‌ها و بازتاب‌های فراوانی را دریافت کند، تا خود به جایی برسد که بتواند به مقام تحقیق برسد و مستقیماً از «بحرِ بی عکس»؛ یعنی از عالمِ غیب فیض بگیرد، اما تا رسیدن به آن مقامِ بلند، باید از طریق «عکس گرفتن» سلوک کند:

عكس چندان بايد از يارانِ خَوش
كه شوى از بحرِ بى‏عكس آب‌كَش‏

عكس كه‌اول زد، تو آن تقليد دان!
چون پياپى شد، شود تحقيق آن‏

تا نشد تحقيق، از ياران مبُر
از صدف مگسل، نگشت آن قطره دُر

بدون تردید یکی از مهم‌ترین گزاره‌های اصلیِ مثنوی این است که «سالک باید در محضرِ یک انسان بزرگ سلوک کند» و تردیدی نیست که یکی از اصلی‌ترین دلایل این سخن همین است که قرار گرفتن در کنار یک انسان بزرگ سبب می‌شود که نیروها و نشاط‌ها و عواطفِ گرانقدر و اندیشه‌های والای او در سالک بازبتابد و او را در سلوک یاری کند؛ زیراکه دل به دل راه دارد.

با دیدگاهتان به اثربخشی متن کمک کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *