عقب ماندگی و ایرانیان
قرنهاست که کشورهای اسلامی، به طور عام و ایران عزیز ما، به شکل خاص، گرفتار یک انحطاط و عقب ماندگی بسیار شگفت آور شده است و با کمال دریغ، روز به روز بر عمق و وسعت این انحطاط و پسرفت افزوده میشود. دامنه این انحطاط همه ابعاد زندگی فردی و جمعی ما را در برمیگیرد و شامل اقتصاد و سیاست و دینداری و آموزش و دیگر بخشهای زندگی ما میشود.
از مهمترین وظایف هر ایرانی میهن دوست و آزاده ای این است که درباره ریشه های این پدیده نامبارک بیاندیشد و پس از توصیف و تحلیل دقیق و عمیق آن، راهکارهایی برای رهایی یافتن از آن بیابد. خوشبختانه در قرن اخیر، تعداد زیادی از اندیشمندان و پژوهشگران در این باره فکر کرده و کتاب و مقاله نوشته اند. بعضی از محققان ریشه همه عقب ماندگیها را در “خلقیات ویژه ایرانیان” جستجو کرده اند، بعضی دیگر بر “دین” انگشت گذاشته اند، گروهی دیگر “استعمار و عوامل خارجی” را تنها عامل به شمار آورده اند و به این ترتیب هر کسی بر یک یا چند عامل خاص به عنوان علت/ علل عقب ماندگی ما تأکید کرده اند.
به نظر میرسد که این پدیده بسیار پیچیده تر و عمیق تر از آن است که آن را به یک عامل خاص فروبکاهیم و برای توصیف واقع بینانه و تحلیل منصفانه آن، لازم است که مجموعه عظیمی از علل و عوامل را به دقت بررسی کنیم.
در زیر تعدادی کتاب درباره “علل عقب ماندگی ایرانیان” به شما دوستان عزیزم معرفی میکنم. هرکدام از این کتابها از منظری خاص به این موضوع نگریسته اند و مطالعه همه آنها، با هم، تا حدودی میتواند نگاهی فراگیر و مطابق با واقع را در اختیار شما قرار دهد.