آسیب شناسی صبر
هر فضیلتی استعدادِ تبدیل شدن به رذیلت را دارد و در این صورت بیش از آنکه سودمند و کمالآفرین باشد، زیانبار و انحطاطآور میشود. صبر نیز، به عنوان یکی از برترین فضیلتهای اخلاقی و دینی و عرفانی، از این قضیه مستثنا نیست. مروری اجمالی بر تاریخ کشورمان و نیز نگاهی سریع به زندگیهای خود و اطرافیانمان نشان میدهد که در غالب موارد تفسیرهایی نادرست از صبر ارائه می شود و ازاینرو صبر به پدیدهای زیانبار تبدیل میشود. برای فهم دقیق این مسأله لازم است به نکتهای بس مهم توجه کنیم؛ منظور از مصیبتها و مشکلاتی که باید آنها را تحمل کرد، آنهایی است که از اختیار و اراده ما خارجاند و در حال حاضر، یا برای همیشه، نمیتوانیم آنها را رفع و حل کنیم؛ مانند بیماری، پیری، مرگ عزیزان، حوادث طبیعی (زلزله، سیل و مانند آنها) و نقصهای بدنی (فلج، نابینایی و مانند آنها). برخی از مشکلات را با امکانات فعلیِ خود نمیتوانیم حل کنیم و برخی دیگر به طور کلی از حدود تواناییهای بشریِ ما خارج هستند. در برابر چنین مشکلاتی باید صبوری ورزید و از گله و شکایت، ناامیدی و ناآرامی و رفتارهای ناسنجیده و شتابزده خودداری کرد، اما پارهای از مشکلات را ما خود برای خویش پیش میآوریم و آن مشکلات حاصل غفلتها، ناآگاهیها و بیتدبیریهای خودمان هستند و با استفاده از عقل و توانِ بشریمان میتوانیم به رفع آنها بکوشیم. صبر بر این مشکلات نه تنها جایز نیست، بلکه با همه توان مادی و معنوی خود باید برای رهایی یافتن از آنها تلاش کنیم. درواقع ممکن است که انسان به اسم صبر، از عقل و ایمان و آزادی خود بهره نگیرد و تن به هر بلایی بدهد و خاطر خود را خوش بدارد که آستانه بردباری و شکیباییِ او بالاست؛ ازاینرو چه بسا صبر میتواند نه تنها سبب تکامل و رشد آدمی نشود، بلکه زمینه سقوط و انحطاط او را هم فراهم آورد. سخن درست در این باره آن است که امور گوناگونِ زندگی را به دو قسمت تقسیم کنیم: امور اختیاری و امور غیر اختیاری. برخی از امورِ غیر اختیاری به طور کامل از حدود اراده و نیروی انسان بیروناند؛ باید آنها را تحمل کرد و برخی دیگر از امور ناخواسته در زندگی ما پدید میآیند، اما میتوانیم آنها را حل کنیم. در این موارد باید به جای صبر، به حل کردن مشکل پرداخت و دوم اموری که میتوانیم با تلاش و تفکر خود آنها را حل کنیم. در این موارد صبر کردن نه تنها فضیلت نیست، بلکه رذیلتی ناپسند است. البته در این موارد هم بعد از اینکه با صداقت تمام، سهم خود را ایفا کردیم، ممکن است به خاطر ساختمان ویژه عالم و به سبب حجمِ عظیمِ امور غیر قابل پیشبینی در این دنیا، به نتیجه دلخواه نرسیم، در آن صورت نیز باید صبر کرد. بیگمان، صبرهای نابهجای مردمانِ سرزمینِ ما، نقشی عظیم در انحطاط و عقبماندگی چندقرنۀ ما داشته است، به همین منوال در زمینههای خانوادگی و شغلی و تحصیلی و معنوی نیز، اگر در جایی که میتوانیم با تفکر و تدبیر و تلاش مشکل خود را حل کنیم، صبر را در پیش بگیریم، گام در بیراهه نهادهایم. صبر نیکوست، اما در جای خود.