تفاوتها را جدی بگیریم
تأمل در دنیای شگفتانگیز انسانها، ما را به این باور میرساند که تفاوتهای افراد یکی از جوهریترین مسائل هستی است؛ انسانها با هم تفاوت دارند و این مسأله، با همۀ بداهت و سادگیِ انکارناپذیرش، همواره مورد غفلت قرار گرفته و چه بسا تفاوتها دستمایۀ اختلافات و کشمکشهای ویرانگر شده است.
گویی ما انسانهای خودپسند همواره دنیا را به دو بخش تقسیم میکنیم: من و باطل؛ یعنی «من» و هر چه که پیوندی با من دارد، خوب، زیبا، پسندیده و حق است و هر چه جز آن، یکسره زشت و ناپسند و باطل . نتیجۀ ناگزیر این تفکر آن است که هر چه جز «من» است، یا باید نابود شود، یا باید همرنگی با مرا بپذیرد! ازاینرو بخش زیادی از تلاشهای ما صرف یکدستسازی محیط و تصفیۀ آن میشود و این تلاش، حتی اگر به نتیجۀ دلخواه بیانجامد، ازآنجاکه حرکتی خلاف طبیعت است، حتماً محکوم به نابودی است و آسیبهای زیانباری را به زندگیِ فردی و اجتماعیِ ما وارد میسازد.
همۀ این مصیبتها ناشی از آن است که ما نمیتوانیم، یا نمیخواهیم بپذیریم که تداومِ حیاتِ بشر بر روی کرۀ خاک، در گرو متفاوت بودنِ انسانهاست و اگر روزی برسد که آدمیان با هم متفاوت نباشند، بدون تردید حیات بشر از روی زمین، رخت برخواهد بست. پذیرفتن تفاوتها و احترام گذاشتن به آنها، آثاری شگرف بر همۀ عرصههای زندگی دارد؛ از سویی زندگی خانوادگی را که اساس آن بر دوش دو موجود متفاوت؛ یعنی زن و مرد استوار است، دلپذیر و دوستداشتنی میسازد، از سویی نظام آموزشی را دستخوش تغییرات بنیادین میکند و از سوی دیگر در مباحث اخلاقی، دینی، اجتماعی و سیاسی نیز دگرگونیهای ژرفی را پدید میآورد.