عاملِ گرانیها و ارزانیها
این روزها بحث «گرانی و تورّم» به مهمترین و رایجترین بحث در میان عموم مردم کشور ما تبدیل شده است و تقریباً همیشه و همه جا مردم دربارۀ افزایش قیمتها حرف میزنند. یکی از پرسشهای مهم در این میان، آن است که عامل اصلیِ گرانیها کیست؟ عدهای «بیتدبیریِ حاکمان و مسئولان» را عامل اصلی گرانیها میدانند، برخی به «قدرتهای بیگانه» اشاره میکنند و گروهی هم «حرص و بدرفتاری و سوء مصرفِ مردم» را علت اصلی گرانیها به شمار میآورند. هر کدام از این سه عامل یا ترکیبی از آنها را میتوان سببِ اصلی تورّم و گرانی دانست، اما شگفت اینجاست که برخی از عالمان دینی و مسئولانِ سیاسی و اجراییِ کشور هیچیک از این سه عامل را علتِ اصلی گرانی و تورم نمیدانند و بر این باورند که «گرانیها به دست خداست»! اخیراً این ادعای شگفت را از زبان یکی از مسئولان عالیرتبۀ کشور شنیدیم.
جالب است بدانیم نظریۀ «خدا عامل گرانیهاست» جدید نیست و از همان سدۀ نخستِ هجرت مسألهای کلامی با عنوان «أسعار» (سِعرها = نرخها) و موضوعی فقهی با عنوان «تسعیر» (نرخگذاری) در میان مسلمانان رایج بوده است. خلاصۀ این نظریه را در عبارت کوتاه «ألمُسَعِّرُ هو اللهُ»؛ یعنی «نرخگذار خداست و بس» میتوان دید. طبعاً اگر خدا نرخگذار باشد، همۀ گرانیها و ارزانیها مستقیماً به ارادۀ او نسبت داده میشود. نظریۀ نرخگذار بودنِ خدا دو مبنای مهم دارد که یکی از آنها کلامی است و دیگری روایی. مبنای کلامی این نظریه آن است که طبق نظر بسیاری از اشاعره، خدا هم خالقِ انسان و هم خالق افعالِ اوست؛ یعنی تمام کارهای انسان درواقع آفریدۀ خدا هستند؛ بنابراین گرانی و ارزانی نیز مستقیماً از خدا ناشی میشوند. مبنای روایی این نظریه نیز حدیث معروفی است که در جوامع روایی آمده است. طبق این حدیث، مردم مدینه از پیامبر میخواهند، جهتِ جلوگیری از افزایش قیمتها، برای کالاها نرخ تعیین کنند و ایشان میفرمایند: «گرانی و ارزانیِ نرخها به دست خداست» (کتاب الخراج، ص ۲۰). نتیجۀ آن مبنای کلامی و این روایت جز این نیست که گرانی و ارزانی را به ارادۀ خدا نسبت دهیم.
گفتنی است که مسلمانان در برابر مسألۀ «نرخگذاریها» به دو گروه تقسیم شدهاند: اشاعره که مطلقاً خدا را عامل گرانی و ارزانی میدانند، و شیعیان و معتزلیها که برخی از گرانیها را ناشی از ارادۀ خدا میدانند و برخی دیگر را به ارادۀ انسان منسوب میدارند (النظامیه فی مذهب الامامیه، ص ۱۲۷). با اینکه مذهب رسمیِ کشور ما شیعه است و در مذهب شیعه، لااقل برخی از گرانیها و ارزانیها ریشه در تصمیمات و رفتارهای انسانها دارند، شگفتآور است که کسانی «همۀ» گرانیها را به خدا نسبت میدهند و در این موردِ خاص نیز، مانند بسیاری از دیگر موارد، اشعری میشوند.
به نظر میرسد برخی از افراد صادقانه به نظریۀ «نرخگذار بودنِ خدا» اعتقاد دارند و به تمام نتایج و لوازم آن نیز متعهدند، ولی احتمالاً هدف اصلیِ بیشتر کسانی که خدا را عامل گرانی و تورم میدانند، فرافکنی و توجیه است؛ یعنی آنها خدا را در جایگاه متهم ردیف اول قرار میدهند تا خود را تبرئه کنند. درواقع این قبیل افراد ، پای خدا را به میان معرکه باز میکنند تا به این ترتیب بیتدبیریها و وظیفهناشناسیها و مسئولیتگریزیهای خود را توجیه کنند. دلایل گوناگونی برای اثبات این فرافکنی وجود دارد. یکی از آنها این است که خدا تنها عامل «گرانیها» است و «ارزانیها» همه بر اثر دانش و تدبیر و کوششِ خودِ ما به دست میآیند! ناگفته پیداست تا زمانی که صادقانه مسئولیتِ خود را نپذیریم، دست از توجیه و فرافکنی برنداریم و این مبانیِ فکری نادرست را اصلاح نکنیم، نمیتوانیم قدمی برای رهایی از گرانیها و تورمها پیدا کنیم.
منابع
ــ النظامیه فی مذهب الامامیه، از محمد بن احمد خواجگی شیرازی، با تحقیق علی اوجبی، مرکز پژوهشی میراث مکتوب.
ــ دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخلهای «أسعار» و «تسعیر».
ــ کتاب الخراج، از قاضی ابویوسف یعقوب، متوفی ۱۸۲ ق، بیروت، دارالمعرفه.
* با سپاس فراوان از استاد رسول شایسته که نگارش این یادداشت تماماً مرهونِ راهنماییهای آن استاد فاضل و فرزانه است. تنش به ناز طبیبان نیازمند مباد.