مفهوم عدم که از مفاهیمِ بنیادین در اندیشۀ مولاناست، بسیار پیچیده است و با مفاهیمی مانند «فقر» و «فنا» و «مرگ» و «هستی» ارتباط تنگاتنگی پیدا میکند؛ ازاینرو برای درکِ مقصود مولانا از عدم، لازم است که مفاهیمِ مرتبط با آن نیز به دقت مورد بررسی قرار گیرند. از سوی دیگر بیان شاعرانۀ مولانا کارِ پژوهش را بسیار دشوار میکند. در این قبیل موارد باید بکوشیم سخنانِ رمزآلود و تمثیلی مولانا را حتی الامکان به زبانی علمی و گزارشی تبدیل کنیم، تا بتوانیم مانند گزارههای علمی آنها را مورد بررسی قرار دهیم. مشکلِ دیگری که در این زمینه وجود دارد، آن است که مفهوم عدم در آثار مولانا همیشه به یک معنا به کار نرفته است. مولانا در مواردِ مختلف، از این کلمه استفاده کرده و گاه آن را در معانیِ کاملاً متضادی به کار گرفته است. لازم است همۀ این موارد به دقت از هم جدا شوند و دربارۀ هرکدام از آنها با وسواسِ علمی، تحقیق شود و در نهایت راجع به ربط و نسبت آنها با هم سخن گفته شود. به نظر مولانا، وطن اصلیِ انسان «عدم» است و او باید تمام تلاش خود را به کار ببندد تا به عدم برگردد. در جهانشناسی مولانا عدم آغاز و پایانِ آفرینش است. ما آدمیان از سرزمینِ نیستی به اقلیم وجود آمدهایم و مقصد نهاییِ ما آن است که باز به نیستی برگردیم. همانگونه که در آغاز، کارگاهِ آفرینش خدا عدم بود، در پایان نیز خدا در عدم به پذیرایی از میهمانان ویژۀ خویش میپردازد. آری از نظرِ مولانا، ما آدمیان مسافرانِ دیارِ عدمیم؛ بنابراین میتوان به قول استاد مجتهد شبستری، مولانا را «راوی عدم و داعی به سوی عدم» دانست.
ظاهراً شمس تبریزی، در مقالات، دربارۀ عدم سخنی نگفته است. اگر اینطور باشد، معلوم میشود که مولانا در یکی از مهمترین مبانی اندیشهاش تحت تأثیر شمس نیست. ظاهراً مولانا در طرح مسألۀ عدم بیشتر از بهاءولد تأثیر پذیرفته است، تا از شمس تبریزی. کسانی که مایلند دربارۀ عدم از نگاه مولانا پژوهش کنند، میتوانند به منابع زیر نگاه کنند:
ــ دائو راهی برای تفکر، از ع پاشایی
ــ سرِّ نی، از دکتر زرینکوب، ج ۱، ص ۴۸۵ ؛ ص ۵۵۷ ؛ ص ۵۵۹ و ج ۲، ص ۲۰۹ ؛
ــ میناگر عشق، از استاد کریم زمانی، از ص ۵۸ تا ص ۶۲
ــ ابن عربی، از دکتر جهانگیری، از ص ۳۷۷ به بعد
ــ عرفان و تفکر، از جناب آقای امید همدانی، از ص ۳۹ به بعد
ــ بهاءولد، از استاد فریتس مایر، از ص ۳۱۹ تا ۳۲۲ و نمایه، ص ۴۹۶
ــ معارف بهاءولد، ج ۱، ص ۱۲۸، ۳۸۹، ۲۶۷، ۱۶۸ و ۱۶۹ ، ۲۳، ۳۳۴
ــ پایاننامۀ خانم «زیانگ»با عنوان «بررسی تطبیقی مفهوم عدم در بودیسم و مثنوی»، در دانشگاه تربیت مدرس
*در زیر دو سخنرانیِ جالب از مهندس انتظام و دکتر آرش نراقی برای دوستان میفرستم. این دو برنامه در کانالِ تلویزیونی «پرتوِ نور» ایراد شدهاند و موضوع هر دو سخنرانی «عدم از نگاه خیام و مولانا» است. از سرکار خانم قاسمی که این دو سخنرانی را در اختیار من قرار دادند، سپاسگزاری میکنم.