موانعِ تحققِ یکتاییِ انسان

موانعِ تحققِ یکتاییِ انسان

هر انسانی به صورت موجودی یگانه، خلاق و اصیل متولد می‌شود، اما موانعی بر سر راه او قرار می‌گیرند و باعث می‌شوند که او به تدریج که بزرگ می‌شود، همۀ خلاقیت و اصالت خود را از دست بدهد و تا قبل از بلوغ، به نسخۀ دست دوم بزرگسالان خود تبدیل شود. انسان‌ها از کسی که مثل خودشان نباشد، می‌ترسند و وجود او را تهدیدی برای موجودیت خودشان به شمار می‌آورند؛ لذا ادب و رشد و جامعه‌پذیری را در را در یک‌دست بودنِ افراد می‌بینند و برای آنکه کودکی مؤدب و جامعه‌پذیر بار بیاورند، همۀ اصالت‌ها و خلاقیت‌های کودک را از او می‌گیرند و عملاً او را به فردی زمین‌گیر، دستِ دوم و دلمرده، ولی مؤدب و موقّر و محترم تبدیل می‌کنند!

آنگونه که شکسپیر، به درستی می‌گوید، هیچ‌یک از ما به خود اجازه نمی‌دهد بدون دانش موسیقی، از یک نی، با همه سادگی‌اش، صدایی بیرون بیاورد، اما همۀ ما به خود اجازه می‌دهیم که بدون کمترین دانشی درمورد انسان، برای تربیت و تعلیم کودک خود، با همۀ پیچیدگی شگرفش، نظر بدهیم و برنامه‌ریزی کنیم! ( هملت، ص۱۴۳، با اندکی تصرّف ). نتیجۀ چنین آموزش و پرورشی همین است که جامعه پر می‌شود از انسان‌های دست دوم و دست سوم که همه چیز هستند، جز خودشان؛ آنها همه مثل هم فکر می‌کنند، مثل هم لباس می‌پوشند، مثل هم کار می‌کنند و همه مثل هم بی‌هویت و در نتیجه بی‌خاصیت‌اند.

موانعی که بر سر راهِ تحقّقِ یکتاییِ بشر وجود دارند، عمدتاً به خانواده، نظام آموزشی کشور، جامعه و نظام سیاسی برمی‌گردند. باید این موانع را به دقت بشناسیم و بکوشیم که خود و اطرافیان‌مان را از آنها نجات دهیم و اصالت و یگانگیِ خود را پاس بداریم. به نظر این حقیر، مهم‌ترین موانعی که یگانگیِ شخصیت ما را تهدید می‌کنند، اینها هستند:

۱) ترس از رانده شدن از سوی جامعه، ۲) ترس از خطرپذیری، ۳) زندگی مطابق سنت‌ها و آداب و رسوم، ۴) پاداش‌های بیرونی نابجا، ۵) وجود نداشتن رابطۀ مثبتِ بدون وابستگی در میان اعضای خانواده، ۶) عدم ثبات و آرامش در خانواده، ۷) نداشتن آزادی برای تجربه‌های جدید، ۸) احترام نگذاشتن به استقلال، تصمیم‌گیری و تدبیر کودک، ۹) استبداد و محدودیت‌های انضباطی شدید در خانواده و جامعه، ۱۰) عدم پویایی در مدرسه، ۱۱) تلاش‌های قبل از بلوغ برای حذف خیالبافیِ کودکان و نوجوانان، ۱۲) محدودیت‌های بازدارندۀ قوۀ تدبیر و کنجکاوی کودکان، ۱۳) تکیه و تأکیدِ بیش از حد بر نقش جنسیت، ۱۴) تأکید زیاد بر پیشگیری، ۱۵) القای ترس و کمرویی به کودکان، ۱۶) پیش‌داوری و نقد افراطی جامعه در قبال نظرات نو و ایده‌های خلاقانه، ۱۷) گفتگو نکردن با کودکان دربارۀ احتمالات و نظرات خیالی، ۱۸) قرار ندادن کودک در موقعیتی که با آرای مختلف و به ویژه آرایی که قضاوت‌های خود او را به مبارزه می‌طلبد و تهدید می‌کند، ۱۹) تقلید و اطاعت نامعقول از دیگران، ۲۰) همنوایی و همرنگی با جماعت و ۲۱) مدگرایی و ظاهرپرستی.

شرحِ همۀ این موارد به زمان بسیار زیادی نیاز دارد، برای مطالعۀ بیشتر به کتاب‌های زیر مراجعه فرمایید:

ـــ آناستازی، آنِ( ۱۳۷۴). تفاوت‌های فردی. ترجمة جواد طهوریان. مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.

ـــ دوبس، پيرون(۱۳۵۴). روان شناسي اختلافي. ترجمة محمّد حسين سروري. تبريز: دانشگاه تبريز.

ـــ دوبس، موريس(۱۳۶۸). تفاوت‌هاي فردي. ترجمة محمّد حسين سروري. تهران: علمي.

ـــ رضايي، عليرضا(۱۳۷۱). تفاوت‌هاي فردي و گروه بندي دانش آموزان. بي جا.

ـــ روژه، پيره(۱۳۶۱). روان شناسي اختلافي زن و مرد. ترجمة محمّد حسين سروري. تهران: همگام.

ـــ سروري، محمّد حسين(۱۳۷۴). روان شناسي تفاوت‌هاي فردي. تهران: سخن.

ـــ شمس اسفند آباد، حسن( ۱۳۸۴). روان شناسی تفاوت‌های فردی. تهران : سمت.

ـــ كوپر، كالين(۱۳۷۹). تفاوت‌هاي فردي(نظريه و سنجش). ترجمة حسن پاشا شريفي. تهران: سخن.

با دیدگاهتان به اثربخشی متن کمک کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *