اولویت‌بندی

اولویت‌بندی

استفان کاوی

بازنویسی از ایرج شهبازی

برای اولویت‌بندیِ درستِ مسائل باید هر کار و حرکتی را بر اساس دو معیار «اضطرار و اهمیت» سنجید. به این ترتیب ما با چهار نوع کار روبه‌رو می‌شویم:

۱) کارهای اضطراریِ مهم: کارهایی مانند مشکلاتِ حاد، بیماری‌ها، طرح‌های مهلت‌دار، بحران‌ها و مانند آنها. تمرکز بر روی کارهای اضطراریِ مهم (بحران‌ها و مشکلات) به شدت زندگی انسان را مختل می‌کند و سبب بزرگتر شدن بحران‌ها و تکثیر آنها می‌شود و بالاخره بحران‌ها چنان بر شخص چیره می‌شوند که او کاملاً از پا در می‌آید و چه بسا راهی جز پناه بردن به کارهای غیر مهمِ غیر اضطراری (لذت‌ها و تفریحاتی که جز اتلاف عمر ثمری ندارند) پیش روی خود نداشته باشد.

۲) کارهای غیر اضطراریِ مهم: کارهایی مانند اموری که به قابلیت تولید ربط دارند، ایجاد روابط، برنامه‌ریزی‌های بلندمدت، مطالعه، زبان‌آموزی، ورزش و مانند آنها. کارهای مهم غیر اضطراری کانونِ مدیریتِ مؤثرِ فردی هستند. این قبیل کارها هستند که باید در اولویتِ زندگیِ ما قرار بگیرند و تحقیقات نشان می‌دهند که افراد موفق همۀ تلاش خود را صرف کارهایی از این دست می‌کنند. نکتۀ مهم این است که چون کارهای غیر اضطراریِ مهم فوری و اضطراری نیستند، غالب انسان‌ها از آنها غفلت می‌ورزند و آنها را به تأخیر می‌اندازند، ولی انسان‌های موفق و مؤثر که به آینده می‌اندیشند، اهمیتِ آنها را در طول زندگی خود می‌دانند و همواره به آنها توجه می‌کنند. توجه دقیق و عمیق به کارهای ضروریِ غیر اضطراری سبب می‌شود که دایرۀ نفوذ آدمی افزایش یابد، مسائل و بحران‌ها خودبه‌خود از بین بروند و اوضاع آرام و به‌سامان شود. به این ترتیب با بیست درصد کار می‌توان هشتاد درصد نتیجه به دست آورد.

۳) کارهای اضطراریِ غیر مهم: کارهایی مانند بعضی تلفن‌ها، نامه‌ها، بعضی گزارش‌ها، رعایت کارهای همه‌پسند و نظایر آنها.

۴) کارهای غیر اضطراریِ غیر مهم: کارهایی مانند مسائل پیش‌پاافتاده، بعضی از نامه‌ها، بسیاری از سرگرمی‌ها، ملاقات‌ها، تماشای تلویزیون و مانند آنها. افرادی که مسؤولیت‌پذیر نیستند و زندگیِ هدفمند و جدی‌ای ندارند، بیشتر وقت خود را در کارهای اضطراریِ غیر مهم و کارهای غیر اضطراریِ غیر مهم سپری می‌کنند و البته در نهایت کار آنها به مدیریت بحران و تباهیِ زندگی کشیده می‌شود.

برای آری گفتن به کارهای مهمِ غیر اضطراری، باید بتوانیم به کارهای دیگر نه بگوییم. باید همیشه بالاترین و مهم‌ترین اولویت را در نظر گرفت و آنگاه با رویی باز و گشاده و بدون عذر و بهانه و صادقانه به سایر مسائل نه گفت و به کار خود پرداخت. باید همواره به یاد داشت که غالباً «خوب دشمن شمارۀ یک بهترین است» و کارهای بی‌اهمیت نباید مانع و مزاحم کارهای جدی شوند. اگر به کارهای غیر مهم نه نگوییم، مجبور می‌شویم که به کارهای مهم نه بگوییم.

(هفت عادت مردمانِ مؤثر، از استفان کاوی، ترجمۀ محمدرضا آل یاسین، صص ۱۸۴-۱۷۵)

با دیدگاهتان به اثربخشی متن کمک کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *