در ستایش دوراندیشی

در ستایش دوراندیشی

 

بر پایۀ سخنان مولانا، می‌توان تقسیم‌بندی جالبی از انواع گوناگون انسان‌ها، در مواجهه با مسألۀ «عاقبت‌اندیشی» مطرح کرد. مولانا در دو قطعۀ مهم از فیه ما فیه، خود به این‌گونه تقسیم‌بندی‌ها اشاره کرده است. او در قطعۀ زیر انسان‌ها را به چهار گروه تقسیم کرده است: ۱) آخِربینان، ۲) اول‌بینان، ۳) عارفانِ کامل و ۴) جاهلان غافل:

 

«بعضی اول‌نگرند و بعضی آخرنگرند. اینها که آخرنگرند، عزیزند و بزرگ‌اند؛ زیرا نظرشان بر عاقبت است و آخرت و آنها که به اوّل نظر می‌کنند، ایشان خاص‌ترند؛ می‌گویند: «چه حاجت است که به آخر نظر کنیم؟ چون گندم کِشته‌اند در اول، جو نخواهد رُستن در آخر و آن را که جو کِشته‌اند، گندم نخواهد رُستن»؛ پس نظرشان به اوّل است و قومی دیگر خاص‌ترند که نه به اوّل نظر می‌کنند و نه به آخر و ایشان را اول و آخر یاد نمی‌آید؛ غرق‌اند در حق و قومی دیگرند که ایشان غرق‌اند در دنیا، به اول و آخر نمی‌نگرند از غایت غفلت. ایشان علف دوزخ‌اند (فیه ما فیه، ص ۱۰۵).

 

در قطعه‌ای دیگر، مولانا انسان‌ها را از این حیث، چنین تقسیم‌بندی می‌کند: ۱) زاهدان، ۲) اهلِ دنیا، ۳) عارفان، ۴) انسان‌های متوسط که آخربین‌اند و ۵) آخوربینان:

 

«زاهد آن است که آخر بیند و اهل دنیا آخُر بینند، اما آنها که اخص‌اند و عارف‌اند، نه آخر بینند و نه آخُر، ایشان را نظر بر اول افتاده است و آغاز هر کار را می‌دانند؛ همچنان که دانایی گندم بکارد، داند که گندم خواهد رُستن، آخر از اول آخر را دید و همچنان جو و برنج و غیره، چون اول را دید، او را نظر در آخر نیست؛ آخر در اول (بر او) معلوم شده است. ایشان نادرند و اینها متوسط که آخر را می‌بینند و اینها که در آخُرند، اینها اَنعام‌اند» (فیه ما فیه، ص ۲۰)

 

به نظر می‌رسد که بر اساس دو قطعۀ بالا و نیز بر پایۀ دیگر سخنان مولانا می‌توان پنج گروه از انسان‌ها را در مواجهه با مسألۀ «عاقبت‌اندیشی» از هم بازشناخت:

 

۱) جاهلان: جاهلان در برابر این مسأله دو نوع ویژگی دارند: آخوربینی و چسبیدن به لذاتِ نقد و ۲) دریافتنِ حقیقت در پایان امور، آنگاه که کار از کار گذشته است. انسان‌های آخوربین همیشه به آغازِ امور نگاه می‌کنند و دوراندیش نیستند. آنها معمولاً به پایانِ امور و نتایج و توابع و لوازم آنها توجهی ندارند و به طور کامل در کاری که انجام می‌دهند، غرق می‌شوند و نمی‌توانند گاهی به مسافتی دورتر نگاهی بیاندازند و از درستیِ مسیر و هدف آگاهی پیدا کنند. این قبیل افراد ممکن است در کوتاه‌مدت پیروزی‌هایی به دست بیاورند و از فرایندِ کارها اندک لذتی بیابند، اما دیر یا زود متوجه خرابیِ امورِ خود می‌شوند و از آنها دست برمی‌دارند.

 

۲) عاقلان: عاقلان، با بهره گرفتن از نیروی عقل و تخیل خود، همواره به پایانِ امور توجه می‌کنند و بدون ترس و نگرانی، زندگانیِ خوبی را برای خود می‌سازند. انسان‌های آخِربین همواره به پایانِ امور نگاه می‌کنند و اجازه نمی‌دهند غرق شدن در فرایندِ کار و لذت بردن از شروعِ آن، آنها را از نتایج آن غافل کند. به نظرِ مولانا انسان‌های آخِربین در نهایت به نیک‌بختی و شادمانی دست می‌یابند. انسان‌های دوراندیش پیش از هر کاری نقشۀ کامل آن را در ذهن خود به وجود می‌آورند. خانه‌ای که در بیرون می‌بینیم، پیش از این وجود عینی بیرونی، در ذهن یک مهندسِ دانا وجودی ذهنی داشته است و بدون آن وجود ذهنی، هیچگاه این وجود عینی پدید نمی‌آمد. به همین منوال انسان‌های دانا برای همۀ زندگی خود چنین می‌کنند و از آغاز می‌دانند که هدف و مسیر زندگی‌شان چیست؛ ازاین‌رو با آرامش به پیشواز آینده‌ می‌روند (مثنوی، د ۲/ ۹۷۳ – ۹۷۰  و د ۳/ ۳۷۴۷ – ۳۷۴۱).

 

۳) زاهدان: زاهدان دوراندیش‌اند و به لذات دنیایی قانع نمی‌شوند و برای هدفِ دوردستی مانند زندگی اخروی کوشش می‌کنند، اما عاقبت‌اندیشی آنها شکلی بیمارگونه دارد و باعث اندوه و ترشرویی و تندخویی‌شان می‌شود. از سوی دیگر عارفان ایمان دارند که هر چه بکارند، همان را درو می‌کنند، ولی زاهدانِ نسیه‌اندیش چنین نیستند و همین باعث اندوه آنها می‌شود (مثنوی، د ۵/ ۴۰۷۰ – ۴۰۶۵).

 

۴) عاشقان: اگرچه دوراندیشی از ویژگی‌های عاقلان است و فضیلتی بزرگ به شمار می‌آید، اما از نظر مولانا عقل منزلِ پایانی بشر نیست و شخص باید بکوشد که به مقام عاشقی برسد. همۀ این سخنان در عالم عشق دیگرگونه می‌شوند. در عالم عشق سخنی از دوراندیشی نیست و شخصِ عاشق آتش در خرمن هر نوع حسابگری می‌زند و از جمله، عاقبت‌اندیشی را نیز به کناری می‌نهد (برای نمونه. نگاه کنید به کلیات شمس، چاپ استاد فروزانفر، غزل ۱۵۵ و غزل ۹۲۸).

 

۵) عارفان: عارفان، بسته به سطح عرفانی خود، در برابر این مسأله به دو گروه تقسیم می‌شوند:

۵-۱) اول‌بینان: اینها عارفانی‌اند که از آغاز می‌توانند تا پایان را حدس بزنند و با شهودِ عرفانیِ خود، پایان امور را از همان آغاز می‌بینند. اول‌بینان کسانی هستند که آن قدر دانا و زیرک‌اند که به اول هرکاری نگاه می کنند، می توانند تا آخر آن را حدس بزنند؛ چراکه رابطه اکنون و آینده رابطه ای تکوینی و ذاتی است و نه دلبخواهی و قراردادی (مثنوی، د ۳/ ۳۳۷۳ و ۳۳۷۲ و د ۴/ بیت ۳۷۴).

۵-۲) فرازمانیان: یعنی عارفانی که به چنان اوجی از عرفان رسیده‌اند که گام در فراسوی زمان نهاده‌اند و از آغاز و پایان گذشته‌اند: «ألصُّوفِى إبْنُ الْوَقْتِ و اِبن دست از دامنِ پدر باز ندارد و أبِ مُشْفِقِ صوفى که وقت است، او را به نگرش به فردا مُحتاج نگردانَد، چندانش مُسْتَغْرَق دارد در گلزارِ سَریعُ الْحِسَابىِ خویش نه چون عوام، منتظرِ مُسْتَقْبَل نباشد، نهرى باشد نه دهرى که «لا صَباحَ عِنْدَ اللهِ وَ لا مَساءَ»، ماضى و مستقبل و ازل و ابد آنجا نباشد، آدم سابق و دَجّال مَسْبوق نباشد که این رُسوم در خطّه عقلِ جُزوى است و روحِ حیوانى، در عالَمِ لامکان و لا زمان این رسوم نباشد؛ پس او ابنِ وقتى است که لا یُفْهَمُ مِنْهُ إلّا نَفْىُ تَفْرِقَهِ الْأزْمِنَهِ» چنانکه از اللَّهُ واحِدٌ فهم شود نَفْىِ دوى، نه حقیقتِ واحدى‏» ‏(مثنوی، د ۶/ ص ۴۲۷).

غالب سخنان مولانا در دیوان شمس، دربارۀ بی‌توجهی عارفان به زمان و فراغت آنها از اول‌نگری و پایان‌بینی است و غالب سخنان او در مثنوی معنوی در دفاع از «دوراندیشیِ عاقلانه و اول‌نگریِ عارفانه» است. اکنون که دانستیم از نظر مولانا، انسان‌ها در مواجهه با مسألۀ «آخربینی و آخور‌بینی» به پنج گروه تقسیم می‌شوند، لازم است یادآوری کنیم که مباحث مربوط به عارفان و عاشقان، در اینجا مورد توجه ما نیست. اگر کسی حقیقتاً خواهان آن قبیل مقامات بلند باشد، خود با کششِ باطنی، به سوی آنها خواهد شتافت و راهِ خود را خواهد یافت. آن بخش از سخنان مولانا که برای ایرانیان زمانۀ ما اهمیت فراوانی دارد، دعوت او به «دوراندیشی و پایان‌نگری» است؛ زیراکه بسیاری از افراد زمانۀ ما، به نام «حاضر بودن در لحظه» و «دم غنیمت شمردن» چنان در لذاتِ آنی غرق می‌شوند که آینده‌نگری و دوراندیشی را به طور کامل به کناری می‌گذارند و به خود و جامعۀ خویش آسیب می‌زنند. آری نیاز جامعۀ ما دوراندیشی و عاقبت‌نگری و پرهیز از دم غنیمت شمردنِ بی‌خبرانه است (برای نمونه. نگاه کنید به مثنوی، دفتر ۴/ ۱۶۲۱ – ۱۶۱۸ ؛ د ۴/ ۵۳۰ – ۵۲۲ ؛ د ۱/ ۲۲۵۴ – ۲۲۵۳ ؛ د ۳/ ۱۷۵۴ – ۱۷۴۶؛ د ۴/ ۳۴۰۳ – ۳۳۷۷).

با دیدگاهتان به اثربخشی متن کمک کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *