خیّام و کم‌گویی و گزیده‌گویی

خیام و کم‌گویی و گزیده‌گویی

برخی از محققان تعداد رباعیات خیام را ۱۶ رباعی، برخی دیگر ۳۶ رباعی، برخی دیگر ۶۶ رباعی، برخی دیگر حدود ۱۰۰ رباعی و برخی دیگر حدود ۱۸۰ رباعی دانسته‌اند و البته از قرن نهم به بعد به مجموعه‌هایی از رباعیات خیام برمی‌خوریم که بیش از پانصد رباعی را به او نسبت داده‌اند؛ برای مثال یاراحمدی رشیدی تبریزی، در «طرب‌خانه»، بیش از پانصد رباعی را به خیام نسبت داده است و در برخی از کتاب‌ها تعداد رباعیات او تا هزار رباعی هم افزایش می‌یابد.

این مسأله از جهات مختلف قابل بررسی است. از سویی نشان می‌دهد در کشور ما وضعیتِ احترام به حقوق مؤلفان چگونه است و از سوی دیگر روشن می‌سازد که جامعۀ ما چقدر در نقل سخنان دیگران امانت‌دار بوده است. گذشته از اینها سوء استفاده کردن از نام بزرگان، برای حفظ کردنِ نام و سخن خود نیز در جامعۀ ما همیشه وجود داشته است؛ ازاین‌روست که تعداد زیادی شاعرِ قلابی و متنِ دروغین در فرهنگ ما وجود دارد و در غالب موارد، تشخیص سره از ناسره به دانش، دقت و فرصت بسیاری نیاز دارد. این مشکل فقط از آن خیام نیست، عطار و فردوسی و سعدی و حافظ و مولانا و باباطاهر و دیگر بزرگان نیز با این معضل روبه‌رو هستند و همین مسأله کار تحقیق و بررسی را دشوار می‌کند؛ چراکه مادام که ما نسخه‌ای منقح و دقیق از رباعیات خیام در دست نداشته باشیم که از صحت انتساب آنها به خیام خاطر جمع باشیم، هرچه دربارۀ زبان و سبکِ بیان و محتوای رباعیات او بگوییم، دارای اعتبار علمی نیست.

خوش‌بختانه تعدادی از رباعیات خیام را با قطع و یقین می‌توانیم به او نسبت دهیم و این رباعیات همان‌هایی هستند که در منابع زیر آمده‌اند: التنبیه علی بعض الاسرار المودعه فی بعض سور القرآن العظیم، از فخر رازی (متوفا در ۶۰۶ ق)، سندبادنامه، از ظهیری (تألیف در حدود ۶۰۰ ق)، مرصاد العباد، از نجم الدین دایه (تألیف شده در ۶۲۰ ق)، تاریخ جهانگشای جوینی (تألیف ۶۵۸ ق)، تاریخ وصّاف (تألیف در نیمۀ اول قرن هشتم ق)، تاریخ گزیده، از حمد الله مستوفی (تألیف در ۷۳۰ ق)، نزهه المجالس، از جمال شروانی (تألیف قرن هفتم ق) و مونس الاحرار، از بدر جاجرمی (تألیف در ۷۴۱ ق). با استفاده از این منابع می‌توانیم بیش از پنجاه رباعیِ قطعی‌الصدور از خیام را به دست آوریم و بر اساس شیوۀ زبان و بیان و نیز بر پایۀ ویژگی‌های زبانیِ این رباعیات می‌توانیم دربارۀ صحت و سقم دیگر رباعیات منسوب به خیام سخن بگوییم.

هدف از نوشتن این یادداشت این است که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، تعداد رباعیاتِ خیام، طبق نسخۀ مرحوم فروغی و شادروان دکتر غنی حدود ۱۸۰ رباعی است؛ یعنی مجموعۀ میراثِ شعریِ خیام، طبق این نسخه، سیصد و شصت بیت است و همین سیصد و شصت بیت شهرتی جهانی برای خیام فراهم آورده و در طول تاریخ بلند شعر فارسی، همواره او را در کنار فردوسی و سعدی و مولانا و حافظ، به عنوان یکی از پنج شاعرِ طراز اول فارسی، قرار داده است و این در حالی است که برخی از شاعران کشور ما بیش از صد هزار بیت شعر گفته‌اند و حافظۀ تاریخی ملت ما آنها را به هیچ روی در خود جا نداده است و کسی یک بیت از اشعارشان را در خاطرِ خود ندارد. گمان نمی‌کنم در فرهنگ بشری کسی توانسته باشد تنها با نوشتن حدود پانصد جمله شهرت جهانی کسب کرده باشد و خیام از این حیث به کلی یگانه است.

به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از خیام می‌آموزیم، درسِ «کم‌گویی و گزیده‌گویی» است. گوشِ انسان‌ها از هیاهو و جار و جنجال پر است و آنها به کارهایی که از حیث کمیت بزرگ، ولی از نظر کیفیت خُرد باشند، اعتنایی نمی‌کنند. چه نیکوست این سخن حکیم نظامی گنجوی، در «مخزن الاسرار» همواره پیش روی ما باشد، در آن صورت بیشتر می‌اندیشیم و می‌خوانیم و می‌شنویم و کمتر می‌گوییم و می‌نویسیم:

کم گوی و گزیده گوی چون دُر
تا ز اندک تو جهان شود پُر

با دیدگاهتان به اثربخشی متن کمک کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *