دین و اخلاق

دین و اخلاق

اگرچه اخلاق، در کنار اعتقادات و احکام، یکی از سه بخش مهم دینِ اسلام و بلکه مهم‌ترین بخش دین اسلام به شمار می‌آید، به نظر می‌رسد که همۀ دین‌داران، در جامعۀ ما، لزوماً اخلاقی نیستند. دقت در رفتار مردمان جامعۀ ما نشان می‌دهد که انگار تضاد و تقابلی میان دین و اخلاق وجود دارد. اگر «دین» را به معنای پای‌بندی به ظواهر شرعی و اخلاق را به معنای پای‌بندی به مسائلی مانند صداقت، خیرخواهی، فروتنی، قناعت، خوش‌قولی، خویشتن‌داری، دوراندیشی، احترام گذاشتن به دیگران، بخشندگی، حیا و نظایر آنها بدانیم، به نظر می‌رسد که با توجه به دو معیار «دین» و «اخلاق» می‌توانیم انسان‌ها را به چهار گروه تقسیم کنیم:

۱) دین‌دارانِ اخلاقی؛ یعنی کسانی که هم به ظواهر شرعی، مانند نماز و روزه، مقیدند و هم اخلاقی رفتار می‌کنند.

۲) دین‌دارانِ غیراخلاقی؛ یعنی کسانی که به ظواهر شرعی پای‌بندند، ولی امور اخلاقی را رعایت نمی‌کنند.

۳) اخلاقی‌های غیردین‌دار؛ یعنی کسانی که به مسائل اخلاقی پای‌بندند، ولی تعهدی به مسائل شرعی ندارند. این افراد ممکن است به دینی غیر از دین من مؤمن باشند، یا اینکه حتی به خدا هم اعتقادی نداشته باشند.

۴) غیراخلاقی‌های غیردین‌دار: یعنی کسانی که نه به اخلاق مقیدند و نه به دین.

به نظر من «دین‌دارانِ اخلاقی» اگر به رذائلی مانند تعصب و جزم‌اندیشی و تقلید و بی‌مدارایی آلوده نباشند، از شادی و آرامش بیشتری برخوردارند و می‌توان برای پیمان‌هایی مانند دوستی و همکاری و ازدواج، با خیال راحت به سوی آنها رفت. بر این اساس می‌توان دریافت که «غیردین‌دارانِ غیراخلاقی» کمترین امتیاز را به خود اختصاص می‌دهند و در پایین جدول قرار می‌گیرند.

اما درمورد دو دستۀ دیگر باید بگویم که به نظر می‌رسد که «اخلاقی‌های بی‌دین» بر «دین‌دارانِ بدونِ اخلاق» برتری دارند و به نظر من «اخلاقی‌های ملحد» نیز قطعاً بر دین‌دارانی که به اخلاق پای‌بند نیستند، ترجیح دارند، البته به شرط آنکه در کفر و الحادِ خود، تعصب و جزم‌اندیشی و بی‌مدارایی نداشته باشند و وجود خود را نسبت به حقیقت باز نگه دارند. با یک اخلاقیِ ملحد می‌توان زندگی کرد و پیمان بست و ارتباط داشت، ولی با یک متدینِ بدون اخلاق نه.

با دیدگاهتان به اثربخشی متن کمک کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *